۱۳۹۲ آذر ۵, سه‌شنبه

هدایتم کلام توست، عدالتم قیام توست

هلاک بودم بدون تو، نجات یافتم با خون تو
وجود من مدیون تو، چون ذبح شدی در راه من

ای منجی و ای شاه من، تویی فقط دلخواه من
خونت بریختی راه من، کردی رفع گناه من

از بهر من مصلوب شدی، چون خطا کار محسوب شدی
در قلب من محبوب شدی، صلیب توست نگاه من

ای منجی و ای شاه من، تویی فقط دلخواه من
خونت بریختی راه من، کردی رفع گناه من

هدایتم کلام توست، عدالتم قیام توست
سعادتم در رام توست، در این عمر کوتاه من

ای منجی و ای شاه من، تویی فقط دلخواه من
خونت بریختی راه من، کردی رفع گناه من


آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/biblefarsi

۱۳۹۲ آذر ۱, جمعه

عیسی، سلطان قلب ما

تا ابد وصفت سرایم
روح و جانم تشنه توست، ای عیسی
در دلم شور و تب توست، مسیحا
مهر تو شبهای قلبم، ای خدا
نورِ تو گرمی جانم
 ای عیسی خداوند ارض و سما، میپرستمت در دعا
زنجیر مهر و لطف تو اسیرم کرده نزد تو
حمد گویم، ذات پاک خدا
یکصدا با فرشتگان در سما، بسراییم حمد خدا
قدرت و جالل نزد اوست، سلطنت سزاوار اوست
ای عیسی، سلطان قلب ما
تا ابد مدیونت هستم ای عیسی، آمدی جانم خریدی مسیحا
گرچه قلبم سخت چو سنگ بود ای خدا، مهر تو خاکسترم کرد
روح خود در من دمیدی ای عیسی، وجودم پر شد زشادی مسیحا
در پناهِ آغوش تو ای خدا، با دلیری سر برآرم
 ای عیسی خداوندِ ارض و سما، میپرستمت در دعا
زنجیر مهر و لطف تو اسیرم کرده نزد تو
حمد گویم، ذاتِ پاک خدا
یکصدا با فرشتگان در سما، بسراییم حمد خدا
قدرت و جالل نزد اوست، سلطنت سزاوار اوست
ای عیسی، سلطان قلب ما
تا ابد مدیونت هستم ای عیسی، آمدی جانم خریدی مسیحا
گرچه قلبم سخت چو سنگ بود ای خدا، مهر تو خاکسترم کرد
روح خود در من دمیدی ای عیسی، وجودم پر شد زشادی مسیحا
در پناه آغوش تو ای خدا، با دلیری سر برآرم
 ای عیسی خداوندِ ارض و سما، میپرستمت در دعا
زنجیر مهر و لطف تو، اسیرم کرده نزد تو
حمد گویم، ذات پاک خدا
یکصدا با فرشتگان در سما، بسراییم حمد خدا
قدرت و جالل نزد اوست، سلطنت سزاوار اوست
ای عیسی سلطانِ قلب ما
 ای عیسی خداوندِ ارض و سما میپرستمت در دعا
زنجیر مهر و لطف تو، اسیرم کرده نزد تو
حمد گویم، ذات پاک خدا
یکصدا با فرشتگان در سما، بسراییم حمد خدا
قدرت و جالل نزد اوست، سلطنت سزاوار اوست
ای عیسی سلطانِ قلب ما
تا ابد سلطانِ قلب ما باش عیسی

نظر عیسی مسیح درباره ازدواج و طلاق

حتما شما هم دیده و یا شنیده اید که بعضی خواهران و برادران مسیحی که به راهبه و یا کشیش معروف میشن، ازدواج نمیکنند و تصمیم میگیرن که باکره بمونند. همین طور بعضی حکومت های مسیحی از قبول کردن و ثبت طلاق جلوگیری میکردند. این اعتقادها از قسمتی از انجیل متی گرفته شده که به شرح زیر هستش.

 "وقتی عیسی این سخنان را به پایان رسانید، جلیل را ترک كرد و به نواحی یهودیه در آن طرف رود اردن رفت. جمعیّت زیادی به دنبال او رفتند و عیسی آنها را در آنجا شفا داد. بعضی از فریسیان هم نزد او آمده از روی امتحان از او پرسیدند: «آیا جایز است كه مرد به هر علّتی كه بخواهد زن خود را طلاق دهد؟» عیسی در جواب از آنها پرسید: «آیا تا به حال نخوانده اید كه پروردگار از ابتدا انسان را زن و مرد آفرید؟ به این سبب است كه مرد، پدر و مادر خود را ترک می کند و به زن خود می پیوندد و آن دو یکی می شوند. از این رو آنها دیگر دو تن نیستند بلكه یکی هستند، پس آنچه را كه خدا به هم پیوسته است انسان نباید جدا سازد.» آنها پرسیدند: «پس چرا موسی اجازه داد كه مرد با دادن یک طلاق نامه به زن خود از او جدا شود؟» عیسی در جواب گفت: «به خاطر سنگدلی شما بود كه موسی اجازه داد از زن خود جدا شوید، ولی از ابتدای خلقت چنین نبود. امّا من به شما می گویم هرکس زن خود را به هر علّتی به جز علّت زنا طلاق دهد و با زن دیگری ازدواج نماید مرتكب زنا می شود.» شاگردان به او گفتند: «اگر شوهر در مقابل زنش باید چنین وضعی داشته باشد، بهتر است كه دیگر كسی ازدواج نكند.» عیسی به آنها گفت: «همه نمی توانند این تعلیم را قبول كنند، مگر کسانی که استعداد آن را داشته باشند. بعضی ها طوری به دنیا آمده اند كه اصلاً نمی توانند ازدواج كنند، عدّه ای هم به دست انسان مقطوع النّسل شده اند و عدّه ای نیز به خاطر پادشاهی آسمان از ازدواج خودداری می کنند. بنابراین هرکس قدرت اجرای این تعلیم را دارد، آن را بپذیرد.»" - انجیل متی باب 19 آیات 1 تا 12.

از این صحبت های عیسی مسیح کاملا روشن میشه که نه تنها قوانین ازدواج موقت، چند همسری و طلاق در دین اسلام نمیتونه ادامه دین مسیحیت باشه، بلکه حتی حرف ها و حدیث هایی مثل "ازدواج سنت من است و کسی که سنت من را نگاه ندارد از من نیست" و یا حدیث دیگری که میگه ازدواج نیمی از دین هستش محکومه از نظر مسیحیت و به هیچ عنوان نباید این حرف ها رو به خداوند نسبت داد. ازدواج در مسحیت یک حرکت مقدس و مهم هستش و زنا کردن یک گناه بزرگ محسوب میشه، گناهی که بین انسان و خدا فاصله میندازه، اما در عین حال خداوند بخشنده و مهربان هستش و هر آینه حاضره که ما رو ببخشه، همونطور که حضرت داوود رو بعد از زناکردن بخشید. اما ما باید خودمون رو کوچک کنیم و از ته دل توبه کنیم و به گناهانمون اعتراف کنیم تا مورد بخشش خداوند قرار بگیریم نه اینکه بیاییم یک حرف هایی رو به خدا نسبت بدیم که خودمون از ته دل میدونیم به هیچ عنوان به خدا نمی چسبه.

آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/biblefarsi

۱۳۹۲ آبان ۲۶, یکشنبه

مناظره کردن با مسلمان ها درباره مسیحیت

شاید صحبت کردن با مسلمان ها درباره اینکه چرا شما اسلام رو ترک کردید و مسیحی شدید، کار مشکلی به نظر برسه، چرا که بیشتر مواقع به بیراهه کشیده میشه. شما باید هواستون باشه که به هیچ عنوان در این مباحثه به کسی تهمت نزنید و یا بی احترامی نکنید و مهمتر از همه مطمئن باشید که اطلاعات کافی درباره مسیحیت دارید و در نهایت مطمئن باشید که بحث به بیراهه کشیده نشه. سوال هایی که مسلمان ها برای آن ها جواب قانع کننده ندارند معمولا تفاوت های اصلی بین مسیحیت و اسلام رو نشون میده و بحث باید روی این سوال ها متمرکز بشه. مهمترین بحثی که باید به بیراهه کشیده نشه، مساله قیام عیسی مسیح بر روی صلیب هستش. این قیام و جهاد هسته دین مسیحیت رو تشکیل میده، این قیام و جهاد درباره سر فرود آوردن جلوی دشمن هست و بدون شمشیر کشیدن با دشمن صحبت کردن و مهمتر از همه بخشیدن دشمنانمان و دعا کردن برای آنها بدون هیچ پیش شرطی. همه اینها در قیام عیسی مسیح بر روی صلیب خلاصه میشه، قیامی که توسط یاران مسیح از جمله پطرس و مهمترین فرستاده مسیح پولس ادامه پیدا میکنه و سرمشقی میشه برای همه مسیحیان. نکته بعدی خالی شدن قبر در روز سوم و زنده شدن عیسی مسیح در جسم هستش و بعد از آن به آسمان رفتن مسیح در روز چهلم و ظهور روح القدس در روز پنجاه و مسح کردن یاران مسیح و شروع شدن ماموریت آنها. دوستان اینها هسته دین مسیحیت رو تشکیل میده و اسلام هیچ کدوم از اینا رو قبول نداره. همون طور که در نامه های یوحنا نیز آمده، هر روحی که زنده شدن عیسی مسیح در جسم رو قبول نکنه، از سمت مسیح نیست، بلکه دشمن مسیح هستش. پس بحث با مسلمان ها باید در این ناحیه ادامه پیدا کنه چرا که اسلام با وجود اینکه عیسی مسیح رو یک پیامبر بزرگ میدونه، اما پرونده این پیامبر رو بعد از واقعه صلیب می بنده و همه چیزهایی که در این باره نوشته شده، از جمله هسته دین مسیحیت که توسط یاران مسیح نوشته شده رو تحریف شده میدونه و هیچ کدوم رو قبول نداره. مثل اسلام برای مسیحیان مثل یک دینی برای مسلمانان میمونه که بیاد و قرآن رو تحریف شده اعلام کنه، قیام و جهاد هایی که در اسلام شده رو دروغ بدونه و بعد یک منجی جدید هم معرفی کنه و بگه این منجی جدید در آخر زمان ظاهر میشه و عیسی و مهدی پشت او نماز خواهند خواند و غیره...

وقتی این مسائل رو برای مسلمان ها توضیح بدید، چند تا سوال مشهوری که با اون ها مواجه میشید به ترتیب زیر خواهد بود که من سعی میکنم به همه آنها جواب قانع کننده بدم. دقت کنید که شما نباید بزارید که طرف مسلمان با رجوع به قرآن به شما جواب بده، شما باید قضیه رو روشن کنید که قرآن کتابی هست که بعد از تورات و انجیل آمده و مسیحیان درباره این دین و این کتاب چیزی نمیدونستند تا زمانی که مسلمان ها به امپراتور روم و کلیسای کاتولیک اولین حمله رو در آخر قرن ششم کردند. البته با وجود این شما اگه پست های من رو بخونید من از همون قرآن در بحث ها استفاده میکنم و اشکال های این کتاب رو یادآوری میکنم که دوستای مسلمان عزیز متوجه بشن که این کتاب معجزه نیست و غلط های تاریخی زیادی داره و با هسته کتاب های قبلی از جمله تورات، زبور و انجیل ها تناقص های بزرگی داره.

انجیل و تورات تحریف شده اند؟ اگه تحریف شدند، به نفع کدوم فرقه تحریف شدند؟ اصل آنها دست کدوم فرقه هستش؟ و مهمتر از همه اینکه قرآن شما چنین ادعایی نمیکنه بلکه میگه اگه شک دارید بروید و از کسانی بپرسید که کتاب های قبلی رو خوندند(سوره یونس آیه 94). پس اگه قرار بود کلام خدا تحریف بشه، چرا اصلا آمد، از اول همون قرآن میومد دیگه چه کاری بود و مهمتر از همه چرا قرآن میگه که برین و به این کتاب ها مراجعه کنید مگه قرآن از تحریف شدن این کتاب ها در آینده خبر نداشت؟ چرا هشدار نداده در قرآن و چرا گفته میشه که بشارت پیامبر و دین اسلام در این کتاب ها داده شده درحالی که در صورت تحریف این کتاب ها، این بشارت ها، ادعایی غیر قابل اثبات خواهد بود.

اگه مسیحیت درباره قیام بدون شمشیر هستش، چرا مسیحیا جنگ های صلیبی رو راه انداختند؟ جنگ های صلیبی اواخر قرن دهم میلادی شروع شد، یعنی حدود هزار سال بعد از تاسیس دین مسیحیت و قیام عیسی مسیح. جنگ های صلیبی توسط همه مسیحی ها پشتیبانی نشد بلکه کلیسای شرق که مخالف جنگ بود از کلیسای غرب جدا شد. همون کلیسای غرب که دست کاتولیک ها بود، با سوء استفاده از احادیث مسیح که در سوال بعدی بهشون اشاره میکنم، یکسری رو شست و شوی مغزی دادند و به جنگ بردند. در نهایت، جنگ های صلیبی یک حرکت دفاعی بود دربرابر تجاوز مسلمان ها به کشورهای غربی و برنامه ای بود برای پس گرفتن سرزمین مقدس از دست مسلمان ها که در قرن ششم گرفته شده بود. در واقع اگه اسلام نبود و یا ظهور نمیکرد، اصلا جنگهای صلیبی رخ نمیداد، ولی با وجود تمام تجاوزها که از سمت اسلام رخ میداد، کلیسای شرق و یا فرفه ارتودوکس مسیحیت، مخالف پس گرفتن سرزمین مقدس و هرگونه جنگی از جمله جنگ دفاعی بود(طبق قیام عیسی مسیح).

مگه حضرت مسیح نگفته در انجیل که من نیامدم که آرامش برای این دنیا بیارم، من آمدم که شمشیر را به این دنیا بیاورم؟ بله، اما شما باید کل متن رو بخونید تا متوجه این صحبت بشید. شما اگه متن رو کامل بخونید، متوجه میشید که با جمله هرکسی صلیب خود را برندارد و دنبال من نیاید، لیاقت من را ندارد، تموم میشه. مهمتر از همه اگه منظور عیسی مسیح چیزی که شما میگین باشه، یاران مسیح باید جلوی دستگیری او رو میگرفتند و جنگ راه مینداختند اما چنین چیزی نشده و اگه شده بود در تاریخ ثبت میشده. در اناجیل آمده زمانی که سربازان یهود برای دستگیری عیسی مسیح فرستاده میشن، پطرس با حمله به این سربازها به گوش یکیشون خنجر میزنه اما با واکنش عیسی مسیح مواجه میشه و همراه با حدیثی که میفرمایند: "پطرس، شمشیر خود را غلاف کن. هرکه با شمشیر زندگی کند با شمشیر خواهد مرد." و سپس عیسی مسیح گوش پاره شده سرباز رو شفا میده و خودش رو تسلیم میکنه.

ما میگیم که خداوند فرستادگانش رو دوست داره و نمیزاره به اون شکل زجر بکشند، کجای این اعتقاد ایراد داره؟ این اعتقاد ایراد نداره، اما اگه خداوند قصد داشت که جلوی قیام عیسی مسیح رو بگیره و دین رو به شکل دیگه ای کامل کنه، از همون قرن اول این قضیه رو برای همه روشن میکرد و شش قرن صبر نمیکرد تا این همه آدم از جمله یاران مسیح به قول شما گمراه بشن. مهمتر از همه این که این قیام و زنده شدن مسیح در روز سوم، شهادتی هست که از طرف یاران مسیح داده شده و نوشته شده و حتی از طریق خود عیسی مسیح پیشگویی شده بود، پس اگه این شهادت ها دروغ و تحریف شده باشند، عیسی مسیح در ماموریت خود به طرز بسیار فجیعی شکست خورده چرا که حاصل اون همه دسترنج شده بیش از دو میلیارد مشرک در قرن 21 که البته این نظر مسلمان هاست.

اگه اسلام دینی از سمت خدا نیست، چرا خدا اجازه داد اینقدر مردم گول بخورند؟ در زمانی که دین را توسط مسیح کامل میشه، عیسی مسیح توسط الهام و حدیث در انجیل ها و مکاشفه یوحنا هشدار میده درباره دشمنانش و پیامبران دروغینی که خواهند آمد و بسیاری را منحرف خواهند کرد. من سه تا پست درباره این پیشگویی ها نوشتم، پس اسلام هم میتونه یکی از این دین های کاذب باشه برای کمرنگ کردن و یا از بین بردن قیام بزرگ عیسی مسیح بر روی صلیب. دقت کنید که در دین مسیحیت اعتقاد به یک گناه اورجینال هستش که توسط آدم و حوا رخ داده و همه انسان ها این گناه رو به ارث بردند، در واقع نتیجه این گناه فروخته شدن انسان به شیطان میشه و انسان توسط گناه به بردگی گرفته میشه. برای آزاد کردن این بردگی، نیاز به یک فدیه و خون بهاست که این خون بها رو کسی جز عیسی مسیح نداده و نتوانست خواهد داد و به خاطر همین تنها کسی که میتونه ما رو از این بردگی نجات بده، عیسی مسیح هستش و دشمن مسیح هرکاری حاضره بکنه تا ما رو از این نجات دهنده و منجی دور کنه شده دین جدید و منجی جدید معرفی کنه.

در نهایت میتونید این طور جمع بندی کنید که حتی اگه شما بر فرض محال اشتباه میکنید، طبق همین قرآن هیچ ترسی ندارید چرا که خود قرآن دست کم در دو آیه میگه که مسیحیان، یهودیان و هرکسی که به خدای یکتا ایمان داره و اعمال نیک انجام میده، هیچ ترسی نباید داشته باشه چرا که در قیامت پاداش خود را از خدای یکتا میگیره(سوره مائده آیه 69 و همچنین بقره آیه 62). شاید مسلمان در اینجا به شما بگه که مسیحیای امروز فرق دارند چرا که شرک میگن، اما این حرف اشتباهه چرا که انجیلی که امروز دست مسیحیان هست همون انجیلیه که در قرن ششم در ابتدای اسلام وجود داشت. مساله پسر خدا بودن عیسی مسیح هم لقبی بیش نیست و اگه این لقب شرک باشه، شیعه های مسلمان هم با دادن لقب علی ولی الله در حال شریک قرار دادن برای خداوند یکتا هستند و بدتر از آن همه فرقه های مسلمان با پرستش و سجده کردن به سوی کعبه بدون اینکه توجه کنند در حال بت پرستی هستند. در مورد مساله سه گانگی خدا در مسیحیت هم که یک تئولوژی بیش نیست، اگه سوال کردند بگین که شما اعتقاد ندارید مثل خود من چرا که نیازی به ایمان آوردن به تئولوژی نیست و بسیاری از مسیحیان هستند که بدون اعتقاد به این تئولوژی سه گانگی مسیحی هستند و جتی آنهایی که به این تئولوژی پافشاری میکنند وقتی باهاشون یک کمی بحث میکنه آدم خودشون میگن که این قضیه فراتر از عقل و درک انسان هاست. در نهایت براتون آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم روح مقدس خداوند همه مسلمان هایی که دلشون پاک هستش رو از درون لمس کنه و آنها رو هم به این خانواده بزرگ اضافه کنه. ما همه دعاهامون رو به نام عیسی مسیح میکنیم چرا که دعای ما به تنهایی مستجاب نمیشه چون ما همه گناهکاریم. پس به نام عیسی مسیح از پدر آسمانی، آمین.

آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/biblefarsi

هیچ می دانی مسلمانی به چیست؟

"واعظی پرسید از فرزند خویش / هیچ می دانی مسلمانی به چیست؟ / صدق و بی آزاری و خدمت به خلق هم عبادت هم کلید زندگیست / گفت زان معیار که می گویی پدر اندر شهر ما یک مسلمان است آن هم ارمنیست."

این یکی از اشعار زیبای مولانا هستش که در زمانی نوشته شده که امپراطوری پرشیا در حال دفاع از باقی مانده هایی از زمینش بوده در برابر تجاوز عرب ها و به زور مسلمان کردن مردم این زمین ها، البته بعضی از دین ها به رسمیت شناخته میشده و فقط از آن ها یک مالیات اضافه به نام جزیه گرفته میشده که مسیحیت هم جزو این دین ها بوده. دقت کنید که ارمنی ها که یک فرقه سوا از مسیحیت رو از ابتدای این دین به نام کلیسای اوتودوکس ارمنی ها آغاز کرده بودند، هنوزه هنوزه که هست اکثریت مطلق آن ها تن به دین اسلام ندادند و مالیات جزیه رو حتی در ایران امروزی میپردازند و خوب خیلی هاشون هم به کشورهای غربی پناه بردند. منظور مولانا در این شعر به صورت رمزگونه کاملا واضح هستش البته اکثریت ایرانی ها هیچ وقت اسلام عمر رو قبول نکردند و یک فرقه جدیدی از اسلام رو که امروزه به اسم شیعه شناخته میشه قبول کردند. فرقه ای که به کشورهای همسایه مثل ترکیه هم کشیده شد.

آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/biblefarsi


۱۳۹۲ آبان ۲۵, شنبه

پیشگویی های کتاب مقدس درباره وقایع آخر زمان – قسمت سوم

در این قسمت به طور خلاصه در مورد وحی مسیح به یوحنا درباره قیامت اول و قیامت دوم مینویسم. دوستانی که علاقه دارند میتونند این طومار رو که آخرین قسمت از کتاب مقدس هستش دانلود کنند و بخونند. باید دقت کنید که در این مکاشفات از نمادهای زیادی استفاده شده. به عنوان مثال وقتی صحبت از بره ذبح شده میشه منظور عیسی مسیح هستش، یا زن فاحشه که در فصل 17 فرشته میگه منظور شهر بابل هست که بر همه زمین حکومت میکنه و غیره.

مکاشفۀ عیسی مسیح، که خدا به او عطا فرمود تا آنچه را می باید زود واقع شود، به خادمان خود باز نماید، و آن را با فرستادن فرشتۀ خود بر خادمش یوحنا آشکار ساخت. و یوحنا بر هر آنچه دید، یعنی بر کلام خدا و شهادت عیسی مسیح، گواهی می دهد. خوشا به حال کسی که این کلامِ نبوّت را قرائت می کند و خوشا به حال آنان که آن را می شنوند و آنچه را در آن نوشته شده، نگاه می دارند؛ زیرا وقت نزدیک است.

بعد از نامه های عیسی مسیح به هفت کلیسای تاسیس شده، صحبت از تخت پادشاهی خداوند پدر میشه و طوماری که دارای هفت مهر هستش. عیسی مسیح به عنوان بره معرفی شده، بره ای که ذبح شده(اشاره به مصلوب شدن عیسی مسیح میکنه)، بره تنها کسی هست که لیاقت باز کردن این مهرها رو داره. در فصل ششم صحبت از باز کردن شش مهر اول شده و هر کدوم از مهرها با باز شدنشون یک بلایی رو نازل میکنند. بعد صحبت از فرشتگانی میشه که برای بلای آخر آماده میشن اما فرشته ای هست که میگه به دریاها و خشکی ها صدمه نزنید تا ما بر پیشانی بندگان خدا مهر بزنیم. شمار مهرشدگان 144 هزار تن از قبایل مختلف بنی اسرائیل خواهد بود و همین طور شمار زیادی از نجات یافتگان غیر یهودی که از عذاب عظیم برگذشته اند و رداهای خود را در خون بره شسته اند و سفید کرده اند.

نیم ساعت سکوت در آسمان بعد از گشوده شدن مهر هفتم توسط مسیح، هفت فرشته در حضور خدا ایستاده و به آنها هفت شیپور داده میشود. فرشتۀ اوّل شیپورش را به‌صدا درآورد، و تگرگ و آتشِ آمیخته با خون بود که ناگهان بر زمین بارید و یک‌سوّم زمین سوخت و یک‌سوّم درختان سوختند و همۀ سبزه‌ها سوختند. فرشتۀ دوّم شیپورش را به‌صدا درآورد، و چیزی به‌سان کوهی بزرگ که مشتعل به آتش بود، به دریا افکنده شد و یک‌سوّم دریا بدل به خون گشت. و یک‌سوّم از موجودات زندۀ دریا مُردند و یک‌سوّم از کشتیها نابود شدند. فرشتۀ سوّم شیپورش را به‌صدا درآورد، و ستاره‌ای بزرگ چون مشعلی سوزان از آسمان به‌روی یک‌سوّم از رودخانه‌ها و چشمه‌ساران فروافتاد. نام آن ستاره «اَفْسَنْتین» بود، و یک‌سوّم از آبها تلخ شد. و مردمان بسیار از آبها که تلخ شده بود، مُردند. فرشتۀ چهارم شیپورش را به‌صدا درآورد، و یک‌سوّم خورشید ضربت خورد، و یک‌سوّم ماه و یک‌سوّم ستارگان نیز، چندان که یک‌سوّم از آنها تاریک شد. و یک‌سوّم روز بی‌نور ماند و یک‌ سوّم شب نیز. و همچنان که به‌نظاره ایستاده بودم، شنیدم لاشخوری در دل آسمان به بانگ بلند فریاد زد: وای، وای، وای بر ساکنان زمین، که چیزی نمانده صدای شیپورهای آن سه فرشتۀ دیگر برخیزد. فرشته پنجم در از هاویه گشود و دودی برخواست که خورشید و ماه را تاریک کرد و در دل دود ملخ هایی بیرون آمدند که مانند عقرب نیش میزدند. به آنها گفته شد فقط کسانی که مهر خدا را بر پیشانی ندارند نیش بزنند و به مدت 5 ماه شکنجه بدهند. در آن روزها مردم جویای مرگ خواهند بود اما آن را نخواهند یافت. فرشته ششم دستور داد تا آن چهار فرشته که در کنار رود بزرگ فرات در بندند را آزاد کنند تا یک سوم جهان را با آتش و دود و گوگرد از بین ببرند. آدم هایی که زنده ماندند باز هم از کارهای دست خود توبه نکردند و به پرستش دیوها و بت ها ادامه دادند. فرشته ای دیگر از آسمان فرود آمد و با فریاد بلند آن هفت رعد به صدا درآمدند ولی یوحنا اجازه نوشتن آن چه را که این هفت رعد گفتند را پیدا نمیکند. آن فرشته این بار بلند میگوید: دیگر بیش از این تأخیری در کار نخواهد بود. بلکه در آن ایام که هفتمین فرشته آهنگِ نواختن شیپورش کند، سِرّ خدا تحقق خواهد یافت، آن‌گونه که بشارتش را به خادمان خود، انبیا، داده است.

و ساقه‌ای از نی به من داده شد که به چوب اندازه‌گیری می‌مانست و به من گفته شد: برو و معبد خدا و مذبح را اندازه بگیر و شمار پرستندگان آنجا را تعیین کن، ولی تو را با صحن بیرونی کاری نباشد و آن را اندازه مگیر، زیرا که آن به کافران واگذار شده است. اینان شهر مقدّس را چهل و دو ماه لگدمال خواهند کرد. و من دو شاهد خود را مأمور خواهم ساخت که پلاس در بَر، هزار و دویست و شصت روز نبوّت کنند. اگر کسی بخواهد آسیبی به آنها برساند، آتش از دهانشان زبانه می‌کشد و دشمنانشان را فرومی‌بلعد. این است طریق مردن هر کس که قصد آزار آنان کند. آنان قادرند آسمان را در ببندند تا در ایام نبوّتشان باران نبارد و قادرند آبها را به خون بدل کنند و زمین را هر چند بار که بخواهند به هر بلا مبتلا سازند. باری، همین که آنان شهادت خود را یکسره به انجام رسانند، آن وحش که از هاویه بیرون می‌آید، به آنان یورش خواهد برد و بر آنان غالب خواهد شد و آنان را خواهد کشت. و اجسادشان در میدان آن شهر بزرگ که به‌کنایه سُدوم و مصر خوانده می‌شود بر زمین خواهد ماند؛ همان شهر که خداوندشان نیز در آنجا بر صلیب شد. تا سه روز و نیم، مردمان از هر ملت و هر طایفه و هر زبان و هر قوم به تماشای اجساد آنان خواهند ایستاد و از خاکسپاریشان خودداری خواهند کرد. ساکنان زمین در مرگ آنان شادیها خواهند نمود و برای یکدیگر هدیه‌ها خواهند فرستاد؛ زیرا که آن دو نبی ساکنان زمین را معذب ساخته بودند. امّا پس از سه روز و نیم، دَمِ حیات از جانب خدا به آنان داخل شد و به‌پا ایستادند. وحشتی عظیم بر کسانی که به تماشای آنان ایستاده بودند، مستولی شد. آنگاه شنیدند که صدایی بلند از آسمان به آنها گفت: «به اینجا فراز آیید!» و آنان پیش چشم دشمنانشان در دل ابری به آسمان رفتند. درست در همان ساعت، زمین‌لرزه‌ای بزرگ درگرفت و یک دهم شهر فروریخت و هفت هزار تن در آن زمین‌لرزه کشته شدند و بازماندگان را وحشت فراگرفت و خدای آسمانها را جلال دادن. آنگاه فرشتۀ هفتم شیپورش را به‌صدا در‌آورد؛ و ناگهان صداهایی بلند در آسمان پیچید که می‌گفت: حکومت جهان، از آنِ خداوند ما و مسیح او شده است و او تا ابد حکم خواهد راند.

آنگاه نشانی عظیم و شگرف در آسمان پدیدار شد: زنی که خورشید به‌تن داشت و ماه زیر پا داشت و تاجی از دوازده ستاره بر سر داشت. زن آبستن بود و فریادش از درد زایمان بلند بود. آنگاه نشانی دیگر در آسمان پدیدار شد: اژدهایی سرخ‌ فام و عظیم که هفت سر داشت و ده شاخ، و هفت تاج بر سرهایش بود. دُمش یک‌سوّم ستارگان آسمان را جاروب کرد و بر زمین فروریخت. اژدها پیش روی آن زن که در آستانۀ زایمان بود ایستاد، بدان قصد که فرزند او را تا به‌دنیا آمد، ببلعد. آن زن پسری به‌دنیا آورد، فرزند ذکوری که با عصای آهنین بر همۀ قومها فرمان خواهد راند. و فرزند او بی‌درنگ ربوده شد و نزد خدا و پیش تخت او فرستاده شد. و زن به بیابان، به جایی که خدا برای او مهیا کرده بود، گریخت تا در آنجا از او به مدت هزار و دویست و شصت روز نگهداری کنند. و ناگهان جنگی در آسمان درگرفت. میکائیل و فرشتگانش با اژدها جنگیدند و اژدها و فرشتگانش در برابر آنان به‌پیکار ایستادند، امّا شکست خوردند و پایگاه خود را در آسمان از دست دادند. اژدهای بزرگ به‌زیر افکنده شد، همان مار کهن که ابلیس یا شیطان نام دارد و جملۀ جهان را به گمراهی می‌کشاند. هم او و هم فرشتگانش به زمین افکنده شدند. فرشته ای با صدای بلند از مسیح صحبت میکنه و در انتها میگه وای بر تو ای زمین، و وای بر تو ای دریا، که ابلیس با خشم بسیار بر شما فرود آمده است، زیرا که می‌داند فرصت چندانی ندارد. و چون اژدها دید که به زمین فروافکنده شده است، به تعقیب آن زن پرداخت که فرزند ذکور زاده بود. امّا دو بالِ آن عقاب بزرگ به آن زن داده شد تا به جایگاهی در بیابان پرواز کند که برای او مهیا شده بود و در آنجا از او، دور از دسترس آن مار، زمانی و زمانها و نیم‌زمانی نگهداری شود. آنگاه مار از دهان خود آبی به‌سان رود جاری ساخت تا در پی آن زن روان شود و سیلابْ او را با خود ببرد. امّا زمین به یاری زن آمد و دهان گشود و سیلاب را که اژدها از دهان خود جاری ساخته بود، فروخورد. آنگاه اژدها به زن خشم برد و عزم آن کرد تا با دیگر فرزندان او بجنگد؛ یعنی با آنان که احکام خدا را اطاعت می‌کنند و شهادت عیسی را نگاه می‌دارند.

و اژدها بر شنهای کنار دریا ایستاد.آنگاه دیدم وحشی از دریا بیرون می‌آید. ده شاخ داشت و هفت سر، با ده تاج بر شاخهایش؛ و بر هر سرش نامی کفرآمیز نوشته شده بود. تمام جهان در حیرت فروشد و به پیروی از آن وحش گردن نهاد. مردم اژدها را پرستش می‌کردند زیرا که به آن وحش اقتدار بخشیده بود. نیز آن وحش را پرستش می‌کردند و می‌پرسیدند: «کیست آن که همتای این وحش باشد؟ کیست آن که بتواند با او بجنگد؟» به وحش دهانی داده شد تا سخنان نخوت‌بار و کفرآمیز بگوید، و اجازه یافت تا اقتدار خود را چهل و دو ماه به‌کار بَرَد. به او اجازه داده شد با مقدّسان بجنگد و بر آنها پیروز شود؛ و به او اقتدار بر هر طایفه و ملت و زبان و قوم داده شد. همۀ ساکنان زمین آن وحش را خواهند پرستید - همۀ آن کسان که نامشان در آن دفتر حیات نیامده که از آنِ آن بره است که از بدو آفرینش جهان ذبح شده بود. آنگاه دیدم وحشی دیگر از زمین بیرون می‌آید. همچون بره دو شاخ داشت ولی مانند اژدها سخن می‌گفت. با تمام اقتدارِ وحش اوّل و به نام او عمل می‌کرد، و زمین و ساکنانش را به نیایشِ وحش اوّل که زخم مهلکش بهبود یافته بود، برمی‌گماشت. آیات عظیم از او به‌ظهور می‌رسید و حتی موجب می‌شد پیش چشم مردم آتش از آسمان بر زمین فروبارَد. به‌سبب آیاتی که اجازه داشت به نام آن وحش به‌ظهور آورد، ساکنان زمین را بفریفت و به آنها دستور داد تمثالی از آن وحش بسازند که به شمشیر زخم خورده، امّا همچنان زنده بود. به او قدرت داده شد که جان در تمثال آن وحش بدمد تا آن تمثال بتواند سخن بگوید و اسباب کشتن همۀ آن کسان را فراهم آورد که از پرستش تمثال سر باز می‌زدند. همچنین، همۀ کسان را، از خُرد و بزرگ، دارا و نادار، و غلام و آزاد واداشت تا بر دست راست خود یا بر پیشانی خویش علامت گذارند. تا هیچ‌کس نتواند بدون آن علامت بخرد یا بفروشد، و آن علامتْ یا نامِ آن وحش بود، یا شمارۀ نام او. و این حکمت می‌طلبد. هر که بصیرت دارد، بگذار تا عدد آن وحش را محاسبه کند، چرا که آن، عدد انسان است. و عدد او ششصد و شصت و شش است.

آنگاه همین که نظر کردم، آن بره را دیدم بر کوه صهیون ایستاده با یکصد و چهل و چهار هزار تن که نام او را و نام پدر او را بر پیشانی نوشته داشتند. آنگاه فرشته‌ای دیگر دیدم که در دل آسمان پرواز می‌کرد و انجیل جاودان با خود داشت تا ساکنان زمین را بشارت دهد، از هر قوم و طایفه و زبان و ملت که باشند. هم او به آواز بلند گفت: «از خدا بترسید و او را جلال دهید، زیرا که ساعت داوری او فرا‌رسیده است. او را بپرستید که آسمانها و زمین و دریا و چشمه‌ساران را او آفرید.» و فرشتۀ دوّمی از پی او آمد و گفت: «سقوط کرد! سقوط کرد آن بابِل بزرگ! آن که از شراب زناکاریِ عقل‌سوزِ خود بر همۀ ملتها خورانید.» و فرشتۀ سوّمی از پی آن دو آمد و به آواز بلند گفت: «اگر کسی آن وحش و آن تمثال او را بپرستد و نشان او را بر پیشانی یا بر دست خود بپذیرد، آن کس نیز از شراب خشم خدا که اینک پُر‌مایه و خالص در جام غضب او ریخته شده، خواهد نوشید. آن کس نیز در حضور فرشتگان مقدّس و در حضور بره با گوگردِ مشتعل عذاب خواهد شد. و دود عذاب آنان تا ابد به بالا خواهد رفت. برای آنان که آن وحش و آن تمثال او را می‌پرستند و برای آنان که نشانِ نام او را می‌پذیرند، نه در شب و نه در روز آسایش نخواهد بود.» و این پایداری مقدّسان را می‌طلبد که احکام خدا و ایمان به عیسی را حفظ می‌کنند. آنگاه آوازی از آسمان شنیدم که می‌گفت، «بنویس: خوشا به حال آنان که از این پس در خداوند می‌میرند.»و روح گفت: «آری آنان از رنج خود خواهند رَست، زیرا که اعمالشان از پی آنها خواهد آمد!» آنگاه همین که نظر کردم، ابری سفید پیش رویم بود و بر آن ابر یکی نشسته بود که به پسر انسان می‌مانست و تاجی از طلا بر سر داشت و داسی تیز در دست. آنگاه فرشته‌ای دیگر از معبد بیرون آمد و به بانگ بلند به آن که بر ابر نشسته بود گفت: «داس خود برگیر و درو کن، زیرا که زمانِ درو فرا‌رسیده و محصولِ زمین آمادۀ برداشت است.» یک نشانۀ عظیم و حیرتزای دیگر نیز در آسمان دیدم: و آن هفت فرشته بود با هفت بلای نهایی - نهایی از آن‌رو که با آنها خشم خدا کامل می‌شد.

آنگاه صدایی بلند از معبد شنیدم که به آن هفت فرشته می‌گفت: «بروید و هفت پیالۀ خشم خدا را بر زمین فروریزید.» فرشتۀ اوّل رفت و پیالۀ خود را بر خشکی فروریخت، و زخمهای زشت و دردناک بر پیکر مردمی که علامت آن وحش را بر خود داشتند و تمثال او را می‌پرستیدند، پدیدار شد. و همین طور فرشته های بعدی و عذاب های بعدی تا اینکه فرشتۀ هفتم پیالۀ خود را در هوا پاشید و از آن تخت که در معبد بود، بانگی بلند برآمد که: «کار تمام است!» آنگاه برق آذرخش و غریوِ غرّش رعد بود که برمی‌خاست، و زمین‌لرزه‌ای عظیم واقع شد، چندان عظیم که نظیرش تا انسان بر زمین می‌زیسته، روی نداده بود. شهر بزرگ سه پاره شد و شهرهای قومها فروپاشیدند. و خدا بابِل بزرگ را به‌یاد آورد و جام سرشار از شرابِ خشمِ خروشانِ خود را به او نوشاند. جزیره‌ها گریختند و کوهها محو و نابود شدند. و از آسمان تگرگی سخت سنگین بر آدمیان فروبارید که هر دانه، انگاری پنجاه کیلو وزن داشت؛ و آدمیان خدای را از بابت این بلا ناسزا گفتند، زیرا که بلایی سخت سنگین بود.

پس از آن، صدایی شنیدم که به خروش جماعتی عظیم در آسمان می‌مانست؛ که می‌گفتند: هَلِلویا! نجات و جلال و قدرت از آنِ خدای ماست، که جزاهایش حق است و عدل است. آن فاحشۀ بزرگ را جزا داده که زمین را با زنایش به فساد کشید، و از او انتقام خون بندگان خود را گرفته است. آنگاه دیدم که درهای آسمان باز است و پیش رویم هان اسبی سفید در آنجاست، با سواری که امین و برحق می‌نامندش. او به عدل حکم می‌کند و می‌جنگد. چشمانش به آتشِ مشتعل می‌ماند و بر سرش تاجهای بسیار است. و نامی دارد بر او نوشته که هیچ‌کس نمی‌داند، جز خودش. ردایی دارد به خونْ آغشته و نامش «کلام خدا» است. سپاهیان آسمان از پی او می‌آمدند، سوار بر اسبان سفید، و در جامه‌های کتانِ نفیس و سفید و پاکیزه. و شمشیری از دهانش بیرون می‌آید برّان، تا با آن بر قومها بتازد. «بر آنان با عصای آهنین حکم خواهد راند.» چَرخُشتِ شرابِ خشمِ خدای قادر مطلق را زیر پا‌هایش به خروش در‌خواهد آورد. و بر ردا و ران او نوشته است: «شاه شاهان و ربِ ارباب.» و فرشته‌ای دیدم که در آفتاب ایستاده بود و به بانگ بلند به کلّ پرندگان که در دل آسمان بال می‌زدند ندا داد و گفت: «بیایید؛ برای ضیافت بزرگ خدا گردِ هم آیید تا از گوشت شاهان و سرداران و توانمندان بخورید، و از گوشت اسبان و سوارانشان، و از گوشت هر انسانی، از غلام و آزاد، و خُرد و بزرگ.» آنگاه آن وحش را دیدم، و آن شاهان زمین را دیدم، و سپاهیان آنان را دیدم، که گرد آمده بودند تا با آن سوار و سپاه او بجنگند. امّا آن وحش گرفتار شد و با او آن نبی کذّاب که به نامِ او آیات به‌ظهور می‌آورْد و با آیات خود کسانی را فریفته بود که علامت آن وحش را پذیرفته بودند و تمثال او را می‌پرستیدند. آنان هر دو، زنده به دریاچۀ آتش و گوگردِ مشتعل افکنده شدند. و باقی آنان به شمشیری که از دهان آن اسب‌سوار بیرون می‌آمد، کشته شدند و آن پرندگان همگی خود را از گوشت آنان بیاکندند.

و دیدم فرشته‌ای از آسمان فرومی‌آید، و کلید هاویه با اوست، و زنجیری بزرگ در دست دارد. او اژدها را، آن مار کهن را، که همانا ابلیس یا شیطان است، گرفت و در بند کشید تا هزار سال در اسارت بماند و او را به هاویه درانداخت و در بر او قفل کرد و مُهر بر آن نهاد تا قومها را دیگر نفریبد تا آن هزاره سر آید. و پس از آن چندگاهی آزاد گردد. و تختهایی دیدم که بر آنها کسانی نشسته بودند که حق داوری به آنان سپرده شده بود. و نفوس کسانی را دیدم که سرهاشان در راه شهادت در حق عیسی مسیح و در حق کلام خدا از تن جدا شده بود. اینان نه به پرستش آن وحش و تمثال او تن داده بودند و نه علامت او را بر پیشانی و بر دست خود پذیرفته بودند. اینان دوباره زنده شدند و با مسیح هزار سال سلطنت کردند. این رستاخیز اوّل است. و مردگانِ دیگر زنده نشدند تا آن هزاره سر آید. خجسته بمانند و مقدّس همۀ آنان که در رستاخیز اوّل شرکت دارند. مرگ دوّم بر آنان هیچ قدرت ندارد بلکه در سِلک کاهنان خدا و مسیح خواهند ماند و با او هزار سال سلطنت خواهند کرد. آنگاه که آن هزاره سر آید، شیطان از زندان رها خواهد شد و در پی فریب قومها به چهارگوشۀ زمین - به یأجوج و مأجوج که به شماره چونان شنهای کنار دریا هستند - خواهد رفت تا آنان را برای نبرد گرد هم آورد. اینان بر پهنۀ زمین پیش رفتند و اردوگاه مقدّسان، یعنی شهر محبوب خدا را محاصره کردند. امّا آتش از آسمان فرود آمد و آنان را فروخورد. و ابلیس، که آنان را فریب داده بود، به دریاچۀ آتش و گوگرد افکنده شد، جایی که آن وحش و نبی کذّاب افکنده شده بودند. اینان روز و شب تا ابد عذاب خواهند کشید. آنگاه تخت بزرگ و سفیدی دیدم، و کسی را که بر آن نشسته بود. آسمان و زمین از حضور او می‌گریختند و جایی برای آنها نبود. و مردگان را دیدم، چه خُرد و چه بزرگ، که در برابر تخت ایستاده بودند. و دفترها گشوده شد. دفتری دیگر نیز گشوده شد که دفتر حیات است. مردگان بر حسب اعمالشان، مطابق با آنچه که در آن دفترها نوشته شده بود، داوری شدند. دریا مردگانی را که در خود داشت، پس داد؛ مرگ و جهانِ مردگان نیز مردگان خود را پس دادند، و هر کس بر حسب اعمالی که انجام داده بود، داوری شد. و مرگ و جهانِ مردگان به دریاچۀ آتش افکنده شد. دریاچۀ آتش، مرگ دوّم است. و هر که نامش در دفتر حیات نوشته نشده بود، به دریاچۀ آتش افکنده شد.

سپس آسمانی جدید و زمینی جدید دیدم، زیرا آسمان اوّل و زمین اوّل سپری شده بود و دیگر دریایی وجود نداشت. و شهر مقدّس اورشلیم جدید را دیدم که از آسمان از نزد خدا پایین می‌آمد، آماده شده همچون عروسی که برای شوهر خود آراسته شده باشد. یکی از آن هفت فرشته که هفت پیالۀ پُر از هفت بلای آخر را داشتند، آمد و به من گفت: «بیا! من عروس، یعنی همسر بره را به تو نشان خواهم داد.» آنگاه مرا در روح به فراز کوهی بزرگ و بلند برد و شهر مقدّس اورشلیم را به من نشان داد که از آسمان از نزد خدا فرود می‌آمد. جلال خدا از آن می‌تابید و درخشندگیش مانند گوهری بسیار گرانبها، همچون یشم، و به شفافیت بلور بود. دیواری بزرگ و بلند داشت که دارای دوازده دروازه بود و دوازده فرشته نزد دروازه‌هایش بودند. و بر هر یک از آن دروازه‌ها نام یکی از دوازده قبیلۀ بنی‌اسرائیل نوشته شده بود. سه دروازه در سمت مشرق، سه دروازه در سمت شمال، سه دروازه در سمت جنوب و سه دروازه در سمت مغرب قرار داشت. معبدی در شهر ندیدم، زیرا خداوندْ خدای قادر مطلق و بره، معبد آن هستند. و شهر نیازی به خورشید و ماه ندارد که بر آن بتابند زیرا جلال خدا آن را روشن می‌کند و بره چراغ آن است. و قومها در نور آن سلوک خواهند کرد و پادشاهان زمین، جاه و جلال خود را به آنجا خواهند آورد. دروازه‌های آن هرگز در روز بسته نخواهد شد، زیرا در آنجا شب وجود نخواهد داشت. فرّ و شکوه قومها به آنجا آورده خواهد شد. امّا هیچ چیز ناپاک و هیچ‌کس که مرتکب اعمال قبیح و فریبکاری شود، به هیچ روی وارد آن نخواهد شد، فقط کسانی که نامشان در دفترِ حیاتِ بره نوشته شده است، بدان راه خواهند داشت.

آنگاه نهر آب حیات را به من نشان داد که همچون بلور شفاف بود و از تخت خدا و بره جاری می‌شد و از وسط میدان شهر می‌گذشت. در دو طرف نهر، درخت حیات بود که دوازده بارْ میوه می‌داد، یعنی هر ماه یک بار. و برگهای آن برای شفای قومها بود. و دیگر هیچ لعنتی وجود نخواهد داشت. تخت خدا و تخت بره در آن شهر خواهد بود و خادمانش او را خواهند پرستید. آنها روی او را خواهند دید و نام او بر پیشانی آنها خواهد بود. و دیگر شب وجود نخواهد داشت و آنها به نور چراغ یا خورشید نیازمند نخواهند بود، زیرا خداوندْ خدا به آنها روشنایی خواهد بخشید. و آنها تا ابد سلطنت خواهند کرد.

۱۳۹۲ آبان ۲۳, پنجشنبه

پیشگویی های کتاب مقدس درباره وقایع آخر زمان – قسمت دوم

در این قسمت میخوام اشاره کنم به آیه هایی که توسط فرستادگان مسیح گفته و نوشته شده. مسیحیان اعتقاد دارند که این فرستادگان یا برگزیدگان مسیح که مهمترین آنها یوحنا و پولس هستند از طریق پشتیبانی دیگه که مسیح قول داده بوده بفرسته، یا همون روح القدس با عیسی مسیح در تماس بودند و این حرف ها در واقع از خودشون نیست بلکه حرف های الهام شده به آنها از سمت عیسی مسیح هستش. به طور خلاصه هر روحی که زنده ظاهر شدن مسیح در جسم بعد از مصلوب شدن رو قبول نکنه از سمت مسیح فرستاده نشده، دقت کنید که در اسلام اصلا قیام مسیح بر روی صلیب که مهمترین مساله در مسیحیت هستش دروغ خوانده میشه و ادعا میشه که خدا کاری کرده که این طور به نظر برسه که عیسی به صلیب کشیده شد(سوره نساء آیه 157) و بعد از آن زنده شدن مسیح در جسم و خالی شدن قبر در روز سوم و بسیاری از مسائل دیگه از جمله شاید بیش از 80 درصد نامه ها و انجیل ها تحریف شده اعلام میشه در تعالیم اسلامی امروز. نکته دیگه مسیح بودن عیسی هستش که هر روحی مسیح بودن عیسی یا پسر خدا بودن عیسی رو قبول نکنه دشمن مسیح به حساب میاد، دقت کنید که در اسلام مسیح بودن عیسی قبول میشه که مسیح بودن و یا مسح شدن عیسی همون پسر خدا بودن عیسی است منتها به نظر میرسه که نویسنده قرآن اطلاعات کافی از نوشته های پیشین نداشته چرا که لقب پسر خدا چیز جدیدی نبوده و در کتاب های یهودی هم به مسیح داده شده بوده. در این باره یک پست جدا نوشتم که کلا منظور از پسر خدا در مسیحیت چیست و اشتباه قرآن درباره این لقب در سوره توبه چیست.
"ای فرزندان من، ساعت آخر فرا رسیده است و چنانکه شما شنیدید «دشمن مسیح» در زمان آخر ظاهر خواهد شد؛ و حالا می بینیم كه دشمنان مسیح كه ظاهر شده اند زیادند و از این رو می فهمیم كه ساعت آخر نزدیک است. این دشمنان مسیح از میان ما بیرون رفتند. آنها در واقع هیچ وقت به ما تعلّق نداشتند. اگر متعلّق به ما می بودند، می ماندند. امّا رفتند تا معلوم گردد كه هیچ یک از آنها در حقیقت از ما نبودند. امّا مسیح، شما را با روح القدس خود مسح كرده است و از این رو همهٔ شما حقیقت را می دانید. من این را به آن منظور ننوشتم كه شما از حقیقت بی خبرید، بلكه چون آن را می دانید و آگاه هستید كه هیچ ناراستی از راستی سرچشمه نمی گیرد. پس آن دروغگوی واقعی كیست؟ كسی است كه بگوید عیسی، «مسیح» نیست. این شخص «دشمن مسیح» است چون او هم پدر و هم پسر را رد می کند. هرکه پسر را رد كند پدر را نیز رد كرده است و هرکه پسر را بپذیرد، پدر را نیز پذیرفته است. بگذارید تأثیر پیامی كه از اول شنیدید، در دلهای شما باقی بماند. اگر تأثیر آنچه كه از اول به شما گفته شده است، در دلهای شما بماند، شما همیشه در پدر و پسر خواهید ماند. و وعدهٔ عیسی مسیح این است كه او، حیات جاودان به شما خواهد بخشید. من این چیزها را دربارهٔ اشخاصی كه می خواهند شما را گمراه سازند، نوشته ام. امّا شما نیازی ندارید كه كسی شما را تعلیم دهد، زیرا روح القدس كه مسیح آن را به شما داده است، در شما زندگی می کند. روح خدا در هر مورد به شما تعلیم می دهد و تعالیم او بر حقّ است و در آن ناراستی نیست. پس همان طور كه روح خدا به شما تعلیم می دهد در مسیح بمانید. آری ای فرزندان من، در او بمانید تا در وقت ظهور او، نه تنها احساس شرمندگی نكنیم، بلكه با اطمینان در حضورش حاضر شویم. اگر درک کرده اید كه مسیح کاملاً نیک است، باید این حقیقت را نیز بدانید كه هرکه نیكی كند، فرزند خداست." – اول یوحنا باب 2 آیه 18-29
"ای عزیزان، به هر نبوّتی (الهامی) اعتماد نكنید، بلكه آنها را بیازمایید تا ببینید كه آیا در واقع از جانب خداست یا نه، زیرا عدّهٔ زیادی هستند كه به سرتاسر دنیا رفته، به دروغ نبوّت می کنند. چگونه می توان نبوّتی را که از طرف روح خداست تشخیص داد؟ هرکه با هدایت روح اقرار كند كه عیسی مسیح در جسم ظاهر شد(اشاره به زنده شدن عیسی مسیح بعد از مصلوب شدن)، از جانب خداست و هرکه مُنكر این حقیقت شود نه تنها از جانب خدا نیست، بلكه او دارای روح «دشمن مسیح» می باشد. شما شنیده اید كه او می آید، درحالی كه هم اكنون در این جهان است. ای فرزندان من، شما به خدا تعلّق دارید و بر کسانی که به دروغ نبوّت می کنند غلبه یافته اید، زیرا روحی كه در شماست از روحی كه در این دنیا كار می کند، قویتر است. آنها متعلّق به این دنیا هستند و دربارهٔ امور دنیوی سخن می گویند و به این سبب دنیا به آنها گوش می دهد. امّا، ما فرزندان خدا هستیم و هر کسی كه خدا را می شناسد به ما گوش می دهد. درحالی که کسی که به خدا تعلّق ندارد، سخنان ما را قبول نمی کند. پس به این ترتیب، ما می توانیم پیام حقیقت را كه از جانب روح خداست، از پیامهای نادرستی كه از جانب ارواح دیگر هستند، تشخیص دهیم." – اول یوحنا باب 4 آیه 1-6
"زیرا که فریبکارانِ بسیار به دنیا بیرون رفته اند، که بر آمدن عیسی مسیح در جسم انسانی(زنده شدن مسیح پس از مرگ بر روی صلیب) اقرار ندارند. این گونه کسان، همان فریبکار و ضدّمسیح اند. بهوش باشید که ثمر کار خود را بر باد ندهید، بلکه پاداشی به کمال دریافت کنید. هر آن کس که از تعلیم مسیح فراتر رود و در آن پایدار نماند، خدا را ندارد، آن که در آن تعلیم پایدار مانَد، هم پدر را دارد و هم پسر را. اگر کسی نزد شما آید و این تعلیم را نیاورد، او را به خانۀ خود مپذیرید و خوشامدش مگویید؛ زیرا آن که او را خوشامد گوید، در اعمال بدش شریک می شود." – دوم یوحنا باب 1 آیه 7-11
"از پیام نبوّتی یا گفته یا نامه ای منتسب به ما، حاکی از این که روز خداوند هم اکنون فرارسیده است، زود متزلزل یا مشوّش مشوید. مگذارید هیچ کس به هیچ طریقی شما را فریب دهد. زیرا تا نخست آن عصیان واقع نشود و آن مرد بی دین که فرزند هلاکت است به ظهور نرسد، آن روز فرا نخواهد رسید. او با هر آنچه خدا خوانده می شود و مورد پرستش قرار می گیرد، مخالفت می ورزد و خود را بالاتر قرار می دهد، تا آنجا که در معبد خدا جلوس می کند و خود را خدا معرفی می نماید. آیا به یاد ندارید هنگامی که با شما بودم اینها را به شما می گفتم؟ شما می دانید که اکنون چه چیزی مانع است و سبب می شود که او تنها در زمان مناسب خود ظهور کند. زیرا سرّ بی دینی هم اکنون نیز عمل می کند، امّا فقط تا وقتی که آن که تا به حال مانع است از میان برداشته شود. آنگاه آن بی دین ظاهر خواهد شد، که خداوندْ عیسی با نَفَس دهان خود او را هلاک خواهد کرد و با درخشندگی ظهور خویش او را نابود خواهد ساخت. ظهور آن بی دین به نیروی شیطان و همراه با همه گونه معجزات و آیات و عجایبِ گمراه کننده خواهد بود، و نیز همراه با همه گونه شرارت که راهیان طریق هلاکت را فریفته می سازد. ایشان از آن رو هلاک می شوند که عشق به حقیقت را نپذیرفتند تا نجات بیابند. پس خدا ایشان را به توهّمی بزرگ دچار خواهد کرد، به گونه ای که دروغ را باور خواهند داشت، تا همۀ کسانی که حقیقت را باور نکرده و از شرارت خشنود گشته اند، محکوم شوند." – دوم تسالونیکیان باب 2 آیه 2-12
"این رَویّۀ خود را ادامه خواهم داد تا فرصت را از فرصت طلبان بازستانم، از آنان که در صددند تا خود را در آنچه بدان فخر می کنند با ما برابر سازند. زیرا چنین کسان، رسولان دروغین و کارگزارانی فریبکارند که خود را در سیمای رسولان مسیح ظاهر می سازند. این عجیب نیست، زیرا شیطان نیز خود را به شکل فرشتۀ نور درمی آورد؛ پس تعجبی ندارد که خادمانش نیز خود را به خادمان طریق پارسایی همانند سازند. سرانجامِ اینان فراخور کارهایشان خواهد بود." دوم قرنیان باب 11 آیه 12-15

۱۳۹۲ آبان ۲۰, دوشنبه

پیشگویی های کتاب مقدس درباره وقایع آخر زمان – قسمت اول

در این پست میخوام به آیه هایی درباره وقایع آخر زمان از کتاب مقدس(عهد جدید) اشاره کنم که همه آنها توسط عیسی مسیح گفته شده و برگزیدگان و یاران مسیح در مجموعه ای به نام رسالت مسیحیت(بخش عهد جدید کتاب مقدس در اناجیل) این سخنان رو به صورت مکتوب نوشتند تا به دست نسل های بعدی برسه و همون طور که مسیح پیش بینی کرده بود باید این صحبت ها و پیشگویی ها و خبر خوش پادشاهی خداوند در تمام دنیا منتشر بشه تا شهادتی باشه برای خطاکارانی که دست به توبه نمی زنند و به شرارت ادامه میدند. بعد در یک پست دیگه درباره مشخصات دشمنان مسیح که توسط برگزیدگان مسیح نوشته شده و در نامه های کتبی آن ها در عهد جدید کتاب مقدس منتشر شده، اشاره میکنم. در نهایت همون طور میگن تا سه نشه بازی نشه، در یک پست جداگانه دیگه درباره پیشگویی های کامل یوحنا در طومار مکاشفات(آخرین بخش کتاب مقدس که مستقیما توسط عیسی مسیح به یوحنا الهام شده) که درباره وقایع آخر زمان نوشته شده و در مورد نقشه شیطان با فرستادن پیامبری کاذب که برای فریب همه مردم دنیا میاد و هشدار داده شده که از پرستش این دیو خبیث جلوگیری بشه، یک خلاصه ای رو میگم تا اگه کسی بخواد خودش بره و این مکاشفات رو بخونه چرا که این طومار تقریبا از نظر حجم اندازه انجیل یوحناست و نمیشه همش رو توی یک پست گذاشت.

"بسیاری به نام من آمده خواهند گفت: 'من او هستم' و افراد بسیاری را گمراه خواهند ساخت. وقتی صدای جنگ را از نزدیک بشنوید و یا اخبار جنگ در جاهای دور به گوشتان برسد، هراسان نشوید. این چیزها باید اتّفاق بیفتد. امّا هنوز آخر كار نیست. ملّتی با ملّتی دیگر و مملكتی با مملكتی دیگر جنگ خواهند كرد و در جاهای بسیار، زمین لرزه ها روی می دهد و خشکسالی خواهد شد. این چیزها علایم شروع دردی مانند درد زایمان است. امّا مواظب خودتان باشید، شما را برای محاكمه به شوراها خواهند كشانید و در کنیسه ها شلاّق خواهند زد. به خاطر من، شما را به حضور حكمرانان و پادشاهان خواهند برد تا در مقابل آنها شهادت دهید. اول باید انجیل به تمام ملّتها برسد. پس وقتی شما را دستگیر می کنند و تسلیم می نمایند، ناراحت نشوید كه چه بگویید بلكه آنچه در آن ساعت به وسیلهٔ روح القدس به شما گفته می شود، همان را بگویید. چون اوست كه سخن می گوید، نه شما. برادر، برادر را تسلیم مرگ خواهد كرد و پدر، فرزند را. فرزندان علیه والدین خود طغیان خواهند كرد و آنان را به كشتن خواهند داد. همهٔ مردم به خاطر اینکه نام من بر شماست، از شما روی گردان خواهند شد. امّا هرکه تا به آخر پایدار بماند، نجات خواهد یافت." – انجیل مرقص باب 13 آیه 6-13

"پس اگر كسی به شما بگوید: 'نگاه كن مسیح اینجا و یا آنجاست!' باور نكنید. مسیح ها و انبیای دروغین ظهور خواهند كرد و چنان نشانه ها و معجزاتی خواهند نمود كه اگر ممكن باشد برگزیدگان خدا را نیز گمراه كنند. مواظب خودتان باشید. من شما را از همهٔ این چیزها قبلاً باخبر کرده ام." – انجیل مرقص باب 13 آیه 21-23

"«در آن زمان اگر کسی به شما بگوید 'نگاه كن! مسیح اینجا یا آنجاست' آن را باور نكنید. زیرا اشخاص بسیاری پیدا خواهند شد كه به دروغ ادّعا می کنند، مسیح یا پیامبر هستند و نشانه ها و عجایب بزرگی انجام خواهند داد به طوری كه اگر ممكن بود، حتّی برگزیدگان خدا را هم گمراه می کردند. توجّه كنید، من قبلاً شما را آگاه ساخته ام. «اگر به شما بگویند كه او(مسیح) در بیابان است، به آنجا نروید و اگر بگویند كه او(مسیح) درون خانه است، باور نكنید. ظهور پسر انسان(مسیح) مانند ظاهر شدن برق درخشان از آسمان است كه وقتی از شرق ظاهر شود تا غرب را روشن می سازد." – انجیل متی باب 24 آیه 23-27

"وقتی عیسی در روی كوه زیتون نشسته بود، شاگردانش نزد او آمدند و به طور محرمانه به او گفتند: «به ما بگو، چه زمانی این امور واقع خواهد شد؟ و نشانهٔ آمدن تو و رسیدن آخر زمان چه خواهد بود؟» عیسی جواب داد: «مواظب باشید كه کسی شما را گمراه نسازد. زیرا بسیاری به نام من خواهند آمد و خواهند گفت: 'من مسیح هستم.' و بسیاری را گمراه خواهند كرد. زمانی می آید كه شما صدای جنگها را از نزدیک و اخبار مربوط به جنگ در جایهای دور را خواهید شنید. هراسان نشوید، چنین وقایعی باید رخ دهد، امّا پایان كار هنوز نرسیده است. زیرا ملّتی با ملّت دیگر و دولتی با دولت دیگر جنگ خواهد كرد و قحطی ها و زمین لرزه ها در همه جا پدید خواهد آمد. اینها همه مثل آغاز درد زایمان است. «در آن وقت شما را برای شكنجه و كشتن تسلیم خواهند نمود و تمام جهانیان به خاطر ایمانی كه به من دارید، از شما متنفّر خواهند بود و بسیاری ایمان خود را از دست خواهند داد و یكدیگر را تسلیم دشمن نموده، از هم متنفّر خواهند شد. انبیای دروغین زیادی برخواهند خاست و بسیاری را گمراه خواهند نمود. و شرارت به قدری زیاد می شود كه محبّت آدمیان نسبت به یكدیگر سرد خواهد شد. امّا هرکس تا آخر پایدار بماند نجات خواهد یافت و این مژدهٔ پادشاهی الهی در سراسر عالم اعلام خواهد شد تا برای همهٔ ملّتها شهادتی باشد و آنگاه پایان كار فرا می رسد." – انجیل متی باب 24 آیه 3-14

"به محض آنكه مصیبت آن روزها به پایان برسد، خورشید تاریک خواهد شد و ماه دیگر نور نخواهد داد، ستارگان از آسمان فرو خواهند ریخت و قدرتهای آسمانی متزلزل خواهند شد. پس از آن، علامت پسر انسان در آسمان ظاهر می شود و همهٔ ملل عالم سوگواری خواهند كرد و پسر انسان را خواهند دید كه با قدرت و جلال عظیم بر ابرهای آسمان می آید. شیپور بزرگ به صدا خواهد آمد و او فرشتگان خود را می فرستد تا برگزیدگان خدا را از چهار گوشهٔ جهان و از کرانه های فلک جمع كنند." – انجیل متی باب 24 آیه 29-31

"هیچ کس غیراز پدر از آن روز و ساعت خبر ندارد، حتّی پسر و فرشتگان آسمانی هم از آن بی خبرند. زمان ظهور پسر انسان درست مانند روزگار نوح خواهد بود. در روزهای قبل از توفان یعنی تا روزی كه نوح به داخل كشتی رفت، مردم می خوردند و می نوشیدند و ازدواج می کردند و چیزی نمی فهمیدند تا آنكه سیل آمد و همه را از بین برد. ظهور پسر انسان نیز همین طور خواهد بود. از دو نفر كه در مزرعه هستند، یكی را می برند و دیگری را می گذارند و از دو زن كه دستاس می کنند یكی را می برند و دیگری را می گذارند. پس بیدار باشید، زیرا نمی دانید در چه روزی مولای شما می آید. به خاطر داشته باشید: اگر صاحبخانه می دانست كه دزد در چه ساعت از شب می آید، بیدار می ماند و نمی گذاشت دزد وارد خانه اش بشود. پس شما باید همیشه آماده باشید، زیرا پسر انسان در ساعتی كه انتظار ندارید خواهد آمد." – انجیل متی باب 24 آیه 36-44

"عیسی فرمود: «مواظب باشید كه گمراه نشوید، بسیاری به نام من خواهند آمد و خواهند گفت: 'من او هستم' و 'آن زمان موعود رسیده است.' با آنان همراه نشوید. وقتی دربارهٔ جنگها و اغتشاشات چیزی می شنوید نترسید. این چیزها باید اول اتّفاق بیفتد امّا آخر كار به این زودی ها نمی رسد.» و افزود: «ملّتی با ملّت دیگر و مملكتی با مملكت دیگر جنگ خواهد كرد. زمین لرزه های سخت پدید می آید و در بسیاری از نقاط خشکسالی و بلاها و در آسمان، علامتهای وحشت آور و شگفتی های بزرگ دیده خواهد شد. امّا قبل از وقوع این همه شما را دستگیر خواهند كرد و به شما آزار خواهند رسانید. شما را برای محاكمه به كنیسه ها خواهند كشانید و به زندان خواهند انداخت. شما را به خاطر اینکه نام من بر شماست نزد پادشاهان و فرمانروایان خواهند برد و این فرصتی برای شهادت دادن شما خواهد بود. لازم نیست كه جوابهای خود را قبلاً حاضر كنید چون خود من به شما قدرت بیان و حكمتی می دهم كه هیچ یک از مدّعیان، قدرت مقاومت و تكذیب را نداشته باشند. حتّی والدین و برادران و خویشاوندان و دوستانتان شما را به دام خواهند انداخت. آنها عدّه ای از شما را خواهند كشت و به خاطر نام من كه برخود دارید همه از شما روی گردان خواهند شد. امّا مویی از سر شما كم نخواهد شد. با پایداری، جان هایتان را رهایی خواهید داد." – انجیل لوقا – باب 21 آیه 8-19

۱۳۹۲ آبان ۱۹, یکشنبه

منظور از پسر خدا در مسیحیت

این بحث رو من دوست دارم با یک آیه از قرآن شروع کنم که در آن پسر خدا خواندن عیسی شرک و کفر شناخته شده. در سوره توبه، آیه 30ام آمده: "و یهودیان گفتند: «عزیر پسر خداست» و نصاریان گفتند: «مسیح پسر خداست». این سخنی است که با زبانهایشان می گویند, مشابهت (وتقلید) می کنند سخن کسانی که پیش از این کافر بودند, خدا آنها را بکشد, چگونه (از حق) منحرف می شوند؟"

ابتدا قسمت اول این آیه که مربوط به یهودی ها میشه رو مورد بررسی قرار میدم چرا که مسیحیت درواقع همون دین یهودیت هستش که توسط عیسی مسیح کامل شده و به دلیل اینکه بسیاری از یهودی ها عیسی رو به عنوان مسیح نپذیرفتند(که البته این قضیه پیش بینی هم شده بود که قوم خودش او را نخواهند پذیرفت) به خودشون میگن یهودی و کسایی که عیسی رو به عنوان مسیح پذیرفتند به خودشون میگن مسیحی(چه یهودی و چه غیر یهودی). اما در یهودیت چه کسی پسر خداست؟ در دین یهودیت، همه افراد قوم یهود خودشون رو فرزند خدا میدونند و طبق پیشگویی های پیامبران شخصی(از درون قوم یهود، از هسته داوود) خواهد آمد که مسیح لقب خواهد گرفت. این مسیح موعود هم فرزند خدا حساب میشه چرا که یهودی هستش، اما نه یک فرزند معمولی، بلکه فرزند ویژه خداوند خواهد بود و چون جنس این فرزند ویژه مذکر خواهد بود، بهش لقب پسر خدا رو خواهند داد، همه مذکرهای یهود فرزند خدا هستند اما مسیح موعود پسر خدا خواهد بود چون که خدا او را مسح کرده و در نتیجه ماهیت خدایی خواهد داشت و پیش بینی های دیگه ای که در مورد مسیح موعود از طریق پیامبران قبلی از جمله موسی و عزیر نوشته شده. پس قسمت اول این آیه کاملا اشتباه هستش و یهودی ها هنوز هنوزم که هست میگن که پسر خدا یا مسیح موعود یا همان فرزند ویژه و مسح شده ظهور نکرده و عیسی یک مسیح کاذب بوده مثل ده ها مسیح کاذب دیگه ای که اومدند و بعد از ادعای مسیح بودن به قتل رسیدند یا اعدام شدند. حالا اینکه چرا قرآن در این قسمت یک چنین اشتباهی رو مرتکب شده در مورد یهودیت و عزیر رو پسر خدا خوانده از قول یهودی ها باید از نویسندش پرسید، در دین یهودیت عزیر یا عزرا یک پیامبر بیش نبود، مثل بسیاری از پیامبرهای دیگه از جمله اشعیا، ارمیا، زکریا، ملکی و دیگر پیامبرانی که هر کدوم کتاب هایی رو نوشتند و این کتاب ها رو هم مسیحی ها و هم یهودی ها قبول دارند و مجموعه این کتاب ها در مسیحیت عهد قدیم یا عهد عتیق نامیده میشه و نزدیک به 70 درصد کتاب مقدس رو شامل میشه که از نظر حجم، عهد عتیق 6 برابر قرآن هستش.

 اما قسمت دوم آیه که دیگه الان برای همه ما روشن هست که مسیحیان اعتقاد دارند که عیسی همان مسیح موعود، فرزند ویژه و مسح شده خداوند هست که ظهور کرده و نیمی از پیشگویی هایی که در مورد او نوشته شده رو به انجام رسونده(که یهودی ها هم قبول دارند) اما نیمی دیگه از این پیشگویی ها در بازگشت دوم او به انجام میرسه(که یهودی ها میگن نه باید همه پیشگویی ها یکجا انجام بشه نه اینکه مسیح بیاد نیمی از کارها رو بکنه، بعد بره و هزاران سال دیگه بخواد برگرده بقیه رو انجام بده، البته خودشون میدوندند که این پیشگویی ها از یک طرف صحبت از پادشاهی مسیح میکنه و از طرف دیگه صحبت از زجر کشیدن و مرگ او میکنه که بعضی از یهودی های قدیم میدونستند که به احتمال زیاد مسیح باید دو بار بیاد، یک بار بیاد و زجر بکشه و مرگ رو ببینه، و بعدش از آسمان ها بیاد و پادشاهی دنیا رو به دست بگیره). در واقع مشکل اصلی بین یهودیان و مسیحیان همینه. اما از نظر فرزند خدا بودن، در دین یهودیت گفته شده بود که هرکسی که یهودی هست فرزند خداست، و یهودی بودن اینطور نبود که کسی بیاد و یهودی بشه، باید از پدر و مادر یهودی به دنیا میامد که نسلشون برمیگرده به حضرت یعقوب(یا اسرائیل) و بعد اسحاق و بعد ابراهیم و این ارث و یا حق فرزندی شامل دیگر فرزندان ابراهیم یا فرزند دوم اسحاق(عیسو) نمیشد. پس فرزندان خدا از طریق این نسل مشخص میشن در یهودیت، اما مسیحیان با کامل شدن این دین اعتقاد دارند که فرزند خدا به حساب آمدن یک جریان روحی هستش و نه جسمی، پس هرکسی که ایمان بیاره به خداوند یکتا و فرزند ویژه و مقدس و مسح شده او که همان عیسی مسیح است و کارهایی رو که خدا میخواد انجام بده، فرزند خدا به حساب میاد و آن ارثی رو که خداوند به ابراهیم قولش رو داده بود، به آنها(فرزندان خدا یا مسیحیان) داده خواهد شد.

در نتیجه منظور از پسر خدا خواندن عیسی در واقع ماهیت خدایی داشتن اوست به خاطر مسیح بودنش، به دلیل اینکه از طرف خداوند مسح شده. در واقع اصلا کسی که با یهودیت و مسیحیت آشنایی داشته باشه، میدونه که پسر خدا خواندن مسیح یک امر کاملا معمولی و دو طرفه هست. یعنی مسیح همان مسح شده و همان فرزند ویژه و یا پسر خداست، پس اینکه قرآن بیاد مسیح بودن عیسی رو قبول کنه، بعد پسر خدا بودن او رو که لقبی بیش نیست، قبول نکنه، مثل این میمونه که کسی که با ریاضیات آشنایی داره بیاد و در یک قضیه دو طرفه، یک طرف قضیه رو قبول کنه ولی طرف دیگر رو رد کنه. پس کاملا مشخص هست که قرآن به دست کسی نوشته شده که در مورد یهودیت و مسیحیت به اندازه کافی اطلاعات نداشته و نوشته های پیشین در تورات و انجیل رو نخونده. منظور از امی بودن محمد هم همین بوده در اون زمان، پیامبر اسلام از نظر خواندن و نوشتن بی سواد نبوده، بلکه امی بوده یعنی غیر یهودی بوده و در مورد یهودیت و نوشته های عهد عتیق سواد کافی نداشته.

آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/biblefarsi

۱۳۹۲ آبان ۱۸, شنبه

الیاس، مسیح و آن نبی موعود!!!

یکی دیگه از ادعاهای مسلمان ها و تعالیم اسلامی برای اثبات پیامبر دین اسلام اشاره به فصل اول انجیل یوحنی هستش که درباره صحبت های یهودی ها با یحیی تعمید دهنده هستش. یحیی پیامبر، همون پیامبری بود که راه رو برای عیسی مسیح باید هموار میکرد و همون طور که قبلا هم این پیشگویی رو بهش اشاره کردم در کتاب های اشعیا فصل 40 آیه 3 و کتاب ملکی فصل 3 آیه 1. برای خود من به شخصه تمام این بحث ها فقط برای اینه که اثبات بتونیم بکنیم کی داره راست میگه و کی داره حقیقت رو تحریف شده نشون میده وگرنه اشکالاتی که در کتاب مقدس هستش رو من خودم به شخصه همش رو قبول دارم و کتاب مقدس از نسل به نسل منتقل شده و دست نوشت انسان ها بوده و 100 درصد اشکالاتی هم درش هست اما مسلمان ها به هیچ وجه نمیخوان اشکالات قرآن رو ببینند، در واقع وقتی نوبت به اشکالات قرآن میرسه، چشم ها کور میشه و گوش ها کر و این خیلی بده که آدم یک کتابی رو که اشکالات زیادی داره بیاد به خدا نسبت بده.
اما در مورد این ادعایی که در بعضی از تعالیم اسلامی من دیدم که به این قسمت از انجیل یوحنی در فصل یک اشاره میشه که: "19این است شهادت یحیی وقتی یهودیان اورشلیم، كاهنان و لاویان را نزد او فرستادند تا بپرسند كه او كیست. 20او از جواب دادن خودداری نكرد، بلكه به طور واضح اعتراف نموده گفت: «من مسیح نیستم.» 21آنها از او پرسیدند «پس آیا تو الیاس هستی؟» پاسخ داد: «خیر.» آنها پرسیدند: «آیا تو آن نبی موعود هستی؟» پاسخ داد: «خیر.» 22پرسیدند: «پس تو کیستی؟ ما باید به فرستندگان خود جواب بدهیم، دربارهٔ خودت چه می گویی؟» 23او از زبان اشعیای نبی پاسخ داده گفت: «من صدای ندا كننده ای هستم كه در بیابان فریاد می زند، 'راه خداوند را راست گردانید.'» 24این قاصدان كه از طرف فریسیان فرستاده شده بودند 25از او پرسیدند: «اگر تو نه مسیح هستی و نه الیاس و نه آن نبی موعود، پس چرا تعمید می دهی؟» 26یحیی پاسخ داد: «من با آب تعمید می دهم، امّا کسی در میان شما ایستاده است كه شما او را نمی شناسید. 27او بعد از من می آید، ولی من حتّی شایستهٔ آن نیستم كه بند كفشهایش را باز كنم.» 28این ماجرا در بیت عنیا، یعنی آن طرف رود اردن، در جایی که یحیی مردم را تعمید می داد، واقع شد."
در تعالیم اسلامی گفته میشه که یهودی ها منتظر سه نفر بودند. الیاس، مسیح و یک پیامبر که موسی بشارتش را داده بود. بعد گفته میشه که الیاس همون یحیی بوده چون که خود مسیح این رو میگه بعد از کشته شدن یحیی(در انجیل متی فصل 11 آیات 13 و 14)، مسیح همون عیسی بوده و پیامبری که موسی بشارت داده بوده محمد میشه!!!
حالا سوال من از این دوستان مسلمان اینه که اگه شما همون انجیل یوحنی رو قبول دارید، خود یحیی میگه که من الیاس نیستم، پس شما چطور میگید که اون الیاس بوده؟ در انجیل متی مسیح در جواب سوال مردم که میگن مگر الیاس نباید قبل از ظهور مسیح بیاد؟ پس اگه تو مسیح هستی، الیاس کی اومد؟ بعد مسیح میگه شماها اگه میخواین قبول کنید، یحیی همون الیاس بود. البته دیدگاه های مختلفی وجود داره در مورد این قضیه که یکی از دیدگاه هایی که من هم قبولش دارم اینه که یحیی، الیاس نبود و بلکه پیامبری بود که در کتاب اشعیا بشارت داده شده و آمدن الیاس که یک پیامبری هست که مرگ رو ندیده و جلوی چشم همه به آسمان برده شده، قبل از ظهور دوم مسیح میاد همراه با یک شاهد دیگه که این دیدگاه میگه شاهد دوم انوش هستش که اون هم مرگ رو هنوز ندیده و هر دو قبل از ظهور دوم مسیح میان و در تمام دنیا به مدت سه سال و نیم شهادت میدن و مورد تنفر دنیا قرار میگیرن و بعدش پیامبر دروغینی میاد و اون ها رو به قتل میرسونه و مردم خوشحال میشن و پیشبینی های دیگه که اینها همه در مکاشفه یوحنی نوشته شده.
اما نکته اصلی اینجاست که این دوستان مسلمان اگه انجیل یوحنی رو قبول دارند، در فصل 5 آیه 46 عیسی مسیح داره به طور واضح میگه که من همون پیامبری(نبی موعودی) هستم که موسی در موردش نوشت. من در مورد این قضیه یک پست جداگانه دارم که شباهت های موسی و عیسی رو مورد بررسی قرار دادم(از نظر ادعاهای تعالیم اسلامی) و ثابت کردم که اون پیامبری که موسی در موردش نوشته، عیسی بوده نه محمد. در واقع موسی هم در مورد مسیح موعود نوشته بوده و این برای مسیحیا کاملا مشخصه چرا که در جندین جا این قضیه توسط خود مسیح و فرستادگانش مشخص شده. حالا چرا اینجا یهودی ها فکر میکنند که اون پیامبر با مسیح فرق میکنه؟ برای اینکه نمیدونستند، اما وقتی که مسیح بهشون میگه که من همون پیامبر هستم، و اون پیامبر در واقع همون مسیح و همون فرزند مقدس خداوند هستش که موسی دربارش نوشته، متوجه میشن و این که کسی بحواد بیاد 600 سال بعد، بشارتی که به انجام رسیده رو بدزده و بگه مال منه، این کار درستی نیست.

آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/biblefarsi

۱۳۹۲ آبان ۱۶, پنجشنبه

تناقض قرآن درباره دوستی مسلمانان با اهل کتاب

امروز همین طور که در حال گشت زنی در اینترنت بودم با یک سایت بسیار زیبایی به نام سایت کلمه آشنا شدم. این سایت توسط ایرانی های مسیحی که البته همشون مثل خود من مسلمان زاده هستند مدیریت میشه. خیلی خوشحال میشم وقتی میبینم که من تنها نیستم. باور کنید حس بسیار عجیبیه. ای کاش در کشورمون آزادی بیان به وجود بیاد و مسیحیان ایرانی بتونند با آزادی بیشتر در روز روشن، خبر خوش انجیل رو به دست همه برسونند. دوستان در این سایت میتونید ترجمه هزاره نو عهد جدید رو دانلود کنید. اگه گوشی آیفون یا اندروید دارید، میتونید برنامه کتاب مقدس رو نصب کنید و به 100 ها ترجمه اون دسترسی پیدا کنید. این برنامه 3 تا ترجمه فارسی داره(پارسی قدیم، هزاره نو، فارسی امروز) که یکی از آنها ترجمه هزار نو هستش که البته هزاره نو فقط بخشی از عهد عتیق رو شامل میشه(بقیه اش رو هنوز دارند روش کار میکنند ایرانی ها). اما خوبی هزاره نو اینه که در این برنامه فایل صوتی هم براش داره. البته بهترین راه برای گوش دادن به فایل صوتی اینه که کل عهد جدید رو فایل های صوتی نمایش گونش رو از سایت bible.is که در پست های قبلی گذاشتم دانلود کنید که حدود 700 مگابایت میشه(زبان پارسی) و بعد میتونید هرچقدر بخواین با خیال راحت گوش بدین. در هرصورت سایت کلمه، بسیار سایت جالبیه، حتما یک سر بهش بزنید.

ترجمه هزاره نو انجیل شریف: http://www.kalameh.com/

آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/biblefarsi

۱۳۹۲ آبان ۱۴, سه‌شنبه

دانلود ترجمه هزاره نو عهد جدید(انجیل شریف)

امروز همین طور که در حال گشت زنی در اینترنت بودم با یک سایت بسیار زیبایی به نام سایت کلمه آشنا شدم. این سایت توسط ایرانی های مسیحی که البته همشون مثل خود من مسلمان زاده هستند مدیریت میشه. خیلی خوشحال میشم وقتی میبینم که من تنها نیستم. باور کنید حس بسیار عجیبیه. ای کاش در کشورمون آزادی بیان به وجود بیاد و مسیحیان ایرانی بتونند با آزادی بیشتر در روز روشن، خبر خوش انجیل رو به دست همه برسونند. دوستان در این سایت میتونید ترجمه هزاره نو عهد جدید رو دانلود کنید. اگه گوشی آیفون یا اندروید دارید، میتونید برنامه کتاب مقدس رو نصب کنید و به 100 ها ترجمه اون دسترسی پیدا کنید. این برنامه 3 تا ترجمه فارسی داره(پارسی قدیم، هزاره نو، فارسی امروز) که یکی از آنها ترجمه هزار نو هستش که البته هزاره نو فقط بخشی از عهد عتیق رو شامل میشه(بقیه اش رو هنوز دارند روش کار میکنند ایرانی ها). اما خوبی هزاره نو اینه که در این برنامه فایل صوتی هم براش داره. البته بهترین راه برای گوش دادن به فایل صوتی اینه که کل عهد جدید رو فایل های صوتی نمایش گونش رو از سایت bible.is که در پست های قبلی گذاشتم دانلود کنید که حدود 700 مگابایت میشه(زبان پارسی) و بعد میتونید هرچقدر بخواین با خیال راحت گوش بدین. در هرصورت سایت کلمه، بسیار سایت جالبیه، حتما یک سر بهش بزنید.

ترجمه هزاره نو انجیل شریف: http://www.kalameh.com/

آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/biblefarsi

۱۳۹۲ آبان ۱۲, یکشنبه

فایل های صوتی انجیل شریف به زبان فارسی

دوستانی که علاقه دارند میتونند از لینک زیر فایل های صوتی(داستان گونه) انجیل شریف(عهد جدید کتاب مقدس) رو دانلود کنند. حجم این فایل ها حدود 700 مگابایت هستش. متاسفانه عهد عتیق به زبان فارسی وجود نداره در این سایت ولی به زبان انگلیسی هستش. البته سایت های دیگه ای هستند که فایل های صوتی ترجمه قدیم پارسی عهد عتیق رو دارند(wordproject.com). اما این سایت پایین، ترجمه روان فارسی امروزی عهد جدید هستش که هسته دین مسیحیت رو تشکیل میده و همه فرقه های مسیحیت به این هسته ایمان دارند(کاتولیک، پروتستان، اورتودوکس، آنجلیکان، بپتیست و غیره). پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید، اسم سایت هستش: ایمان از شنیدن است.


همان طور که در عکس زیر می بینید، زبان(Farsi, Western) رو انتخاب کنید و بعد دانلود کنید. البته اول باید عضو بشید. عضویت رایگان هستش و بسیار ساده. این سایت فایل های صوتی نمایش گونه ترجمه فارسی امروز رو داره. یک سایت دیگه هم هستش که فایل های صوتی معمولی ترجمه پارسی قدیم رو داره که لینکش اینه: http://talkingbibles.net/listen/fas


آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/biblefarsi

قسمتی از پیشگویی های عهد عتیق درباره مسیح

یکی از تفاوت های اصلی بین اسلام و مسیحیت این هست که در مسیحیت ما تمامی نوشته های پیامبران قبلی(یهودیت) رو قبول داریم و از آن ها استفاده میکنیم برای اثبات پیمان جدید، در صورتی که در اسلام تهمت تحریف به نوشته های قبلی زده میشه(تهمتی که حتی در قرآن هم نیست) و فقط ادعا میشه که دین اسلام ادامه مسیحیت و یهودیت هست، ادعایی که به هیچ عنوان قابل اثبات نیست و نوشته های قبلی معمولا در کشورهای اسلامی ممنوع هستش و فقط قسمت هایی از آن به صورت تحریف شده در تعالیم اسلامی بهشون اشاره میشه که من مهمترین این قسمت ها رو در پست های قبلی مورد بررسی قرار دادم.

در کتاب مقدس(عهد عتیق) که شامل قسمتی از کتاب مقدس میشه که مورد قبول یهودیان و مسیحیان هست، بیش از 300 آیه در مورد مسیح موعود وجود داره که توسط عیسی مسیح به حقیقت پیوسته. در این پست من به مهمترین این پیشگویی ها اشاره میکنم.
پیامبری که موسی درباره اش نوشت و بشارت داد، پیشگویی در تثنیه فصل 18 آیات 15 تا 19. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل یوحنی فصل 5 آیه 46.

او نواده نوح از طریق پسرش سام خواهد بود، پیشگویی در پیدایش، فصل 9 آیات 26 و 27. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل لوقی فصل 3 آیه 36.

به صورت دقیق تر او از نوادگان ابراهیم(نواده سام) خواهد بود، پیشگویی در پیدایش فصل 12، 17 و 22. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل لوقی فصل 3(اجداد یوسف پدر نانتنی عیسی) و انجیل متی فصل 1(اجداد مریم مادر عیسی).
به صورت دقیق تر او از نوادگان پسر ابراهیم، اسحاق خواهد بود نه اسماعیل، پیشگویی در پیدایش فصل های 17 و 21. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل لوقی فصل 3(اجداد یوسف پدر نانتنی عیسی) و انجیل متی فصل 1(اجداد مریم مادر عیسی).

به صورت دقیق تر او از نوادگان پسر اسحاق، یعقوب خواهد بود نه عیسو، پیشگویی در پیدایش فصل های 28 و 35 و همچنین اعداد فصل 24 آیه 17. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل لوقی فصل 3(اجداد یوسف پدر نانتنی عیسی) و انجیل متی فصل 1(اجداد مریم مادر عیسی).

به صورت دقیق تر او از نوادگان پسر یعقوب، یهودا خواهد بود نه 11 برادر دیگر و از نوادگان یسی(نواده یهودا) خواهد بود، پیشگویی در اشعیا فصل 11 آیات 1 تا 5. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل لوقی فصل 3(اجداد یوسف پدر نانتنی عیسی) و انجیل متی فصل 1(اجداد مریم مادر عیسی).

از همه مهمتر از نوادگان داوود خواهد بود، پیشگویی در دوم سموئیل فصل 7 آیات 12 تا 16 و همچنین ارمیا فصل 23 آیه 5 و همچنین مزامیر(زبور) فصل 89 آیات 3 و 4. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل لوقی فصل 3(اجداد یوسف پدر نانتنی عیسی) و انجیل متی فصل 1(اجداد مریم مادر عیسی).

او در شهر کوچکی به نام بیت الحم به دنیا خواهد آمد، پیشگویی در مکی فصل 5 آیه 2. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل لوقی فصل 2 آیات 4 تا 20.

او از دختر باکره به دنیا خواهد آمد، پیشگویی در اشعیا فصل 7 آیه 14. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی و انجیل لوقی فصل 1.

او از هسته زن(حوا) خواهد بود و برای از بین بردن نقشه شیطان ظهور خواهد کرد. شیطان پای این هسته را کبود خواهد کرد(اشاره به میخ فرو رفته در پای عیسی بر روی صلیب)، اما او سر شیطان را کبود خواهد کرد(اشاره به قربانی شدن عیسی مسیح برای گناهکاران). توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد اول یوحنا فصل 3 آیه 8، عبریان فصل 2 آیه 14 و همچنین مکاشفات یوحنی فصل 20 آیه 10.

او وقتی ظهور میکند که معبد خدا در اورشلیم هنوز برجاست. پیشگویی در ملکی فصل 3 آیه 1، مزامیر فصل 118 آیه 26، دانیال فصل 9 آیه 26، زکریا فصل 11 آیه 13 و حجای فصل 2 آیات 7 تا 9. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 21 آیه 12. معبد خدا در سال 70 میلادی حدود 30 سال بعد از مصلوب کردن عیسی مسیح توسط رومیان خراب شد و تعداد زیادی از یهودیان به قتل رسیدند و بقیه آنها به سراسر جهان پخش شده و پناهده شدند.

او معجزه های فراوانی خواهد کرد، پیشگویی در اشعیا فصل 35 آیات 5 و 6. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در تمامی انجیل ها.

او چشم های کوران را باز خواهد کرد، پیشگویی اشعیا فصل 29 آیه 18. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در تمامی انجیل ها.

او با زبان تمثیلی صحبت خواهد کرد(از ضرب المثل های زیادی استفاده خواهد کرد). توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در تمامی انجیل ها.

غیر یهودیان به او ایمان خواهند آورد در حالی که قوم خودش(یهودیان) او را طرد خواهند کرد. یشگویی در اشعیا فصل 8 آیه 14، فصل 28 آیه 16، فصل 49 آیه 6، فصل 50 آیه 6، فصل 60 آیه 3 و همچنین مزامیر فصل 22 آیه 7 و 8، فصل 118 آیه 22. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در اول پطرس  فصل 2 آیه 7.

یک پیامبر(رسول) راه را برای او در بیابان هموار خواهد ساخت و مردم را برای آمدن او آماده خواهد کرد، پیشگویی توسط اشعیا فصل 40 آیه 3 و ملکی فصل 3 آیه 1. توسط یحیی(یوحنا متعمد) به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 3 آیه 1 تا 3، فصل 11 آیه 10، انجیل یوحنی فصل 1 آیه 23 و در نهایت انجیل لوقی فصل 1 آیه 17.

تاریخ دقیق ظهور و کشته شدن او که البته به دلیل تفاوت در تقویم میلادی و تقویم عبری، نیاز به توضیح بیشتری داره. در کتاب دانیال نبی فصل 9 آیات 24، 25 و 26 آمده و تخریب معبد بعد از این اتفاق هم در این آیات پیش بینی شده.

او بر روی کره الاغ و با شادی و پیروزی وارد اورشلیم خواهد شد. پیشگویی توسط زکریا فصل 9 آیه 9. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 21 آیه 5 و همچنین انجیل لوقی فصل 19 آیه 32 تا 37.

مردم قوم از او بدون هیچ دلیلی متنفر خواهند بود، پیشگویی در مزامیر فصل 69 آیه 4. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل یوحتی فصل 15 آیه 25.

به او خیانت خواهد شد(از طرف یک دوست)، پیشگویی در مزامیر فصل 41 آیه 9. توسط یهودا(یار عیسی) به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 27 آیات 3 تا 10 و فصل 26 آیه های 47 و 48.

قیمت خیانت او 30 سکه نقره خواهد بود، پیشگویی در زکریا فصل 11 آیه 12. توسط یهودا(یار عیسی) به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 27 آیه های 3 تا 10.

پول یا جایزه خیانت به او بر روی زمین معبد خدا پخش خواهد شد، پیشگویی در زکریا فصل 11 آیه 13. توسط یهودا(یار عیسی) به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 27 آیه های 3 تا 10.

او دهان خود را برای دفاع کردن از خود باز نخواهد کرد، پیشگویی در اشعیا فصل 53 آیه 7. توسط  عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 27 آیه 12.

مورد اهانت و ضرب شتم قرار گرفته و بر روی او آب دهان خواهند انداخت، پیشگویی در اشعیا فصل 50 آیه 6. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 26 آیه 67 و همچنین فصل 27 آیات 26 تا 30.

او با خطاکاران یکی محسوب خواهد شد و با آنها مجازات خواهد شد. پیشگویی در اشعیا فصل 53 آیه 12. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 27 آیه 38.

دست ها و پاهایش سوراخ خواهد شد، پیشگویی در مزامیر فصل 22 آیه 16. توسط مصلوب شدن عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل ها.

پیشگویی قربانی شدن او در فصل 22 مزامیر و تصادف قربانی عید فصح با مصلوب شدن عیسی مسیح. در تورات، در کتاب خروج نوشته شده که موسی به قوم بنی اسرائیل دستور میده که بره ای بدون عیب و ایراد رو قربونی کنند و خون اون رو به بالای درب ورودی و کناره های درب بمالند(یک جورایی سه نقطه صلیب رو نشون میده این حرکت) تا نشانی باشه برای فرشته مرگ که وقتی میاد تا جون اولین نوزاد پسر هر خانواده رو بگیره با دیدن این نشانی رد بشه و اون خانواده رو شامل نشه. عید فصح رو یهودی ها طبق قانون تورات باید هر سال جشن بگیرن و هر خانواده که نوزاد پسر داره باید این قربانی رو یک بار انجام بده. قربانی شدن عیسی مسیح بر روی صلیب هم در روز عید فصح اتفاق میفته و ایمان آوردن به این قربانی و عیسی مسیح بر روی صلیب و سپس برخواستن او از مرگ، درواقع مهمترین نشان بین ما و پدر آسمانی است برای نجات دادن ما از فرشته مرگ. همان طور که عیسی مسیح فرمودند: "من قیامت و حیات هستم. کسی که به من ایمان بیاورد حتی اگر بمیرد، حیات خواهد داشت. هرکسی که زنده باشد و به من ایمان بیاورد، هرگز نخواهد مرد." – انجیل یوحنی فصل 11 آیه 26.

هیچ یک از استخوان های او شکسته نخواهد شد، پیشگویی در مزامیر فصل 34 آیه 20 و در فصل 12 خروج تورات هم گفته شده که بره ای که در عید فصح قربانی میکنند خانواده ها نباید عیب و ایرادی داشته باشه و تمامی استخوان های او باید سالم باشه. توسط مصلوب شدن عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل یوحنی فصل 19 آیه 33.

لباس هایش را بین خود تقسیم خواهند کرد و برای جامه اش قرعه کشی خواهند کرد، پیشگویی در مزامیر فصل 22 آیه 18. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل یوحنی 19 آیه 23 و 24.

به او سرکه برای نوشیدن خواهند داد، پیشگویی در مزامیر فصل 69 آیه 21. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 27 آیات 34 تا 48.

او فریاد "خدای من، خدای من، چرا مرا رها کرده ای" سرخواهد داد، پیشگویی مزامیر فصل 22 آیه 1. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 27 آیه 46.

جسد او پوسیدگی نخواهد دید(پوسیده یا فاسد نخواهد شد) و از مرگ برخواسته خواهد شد(زنده خواهد شد)، پیشگویی مزامیر فصل 16 آیه 10. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در تمامی انجیل ها(برخواستن او از مرگ و قبر خالی در روز سوم).
او به سمت آسمان و بهشت عروج خواهد کرد، پیشگویی مزامیر فصل 68 آیه 18. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در اعمال رسولان(ادامه انجیل لوقی) فصل 1 آیه 9.

او در دست راست خداوند خواهد نشست، پیشگویی در مزامیر فصل 110 آیه 1. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در عبریان فصل 1 آیه 3.

او پسر خدا خواهد بود، پیشگویی در مزامیر فصل 2 آیه 7. توسط عیسی به حقیقت پیوست و ثبت شد در انجیل متی فصل 3 آیه 17. رهبران یهود عیسی را به کفر متهم کردند. بعد، در حضور پنطیوس پیلاطس یهودیان بدو جواب دادند که ما شریعتی داریم و موافق شریعت ما واجب است که بمیرد زیرا خود را پسر خدا ساخته است. پسر خدا بودن یعنی طبیعت خدا را داشتن. پسر خدا بودن یعنی "از خدا" بودن. ادعای داشتن طبیعت خدا یعنی ادعای خدا بودن، برای رهبران یهود کفر بود.

آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/biblefarsi

۱۳۹۲ آبان ۱۱, شنبه

توکل احمقانه بر ثروت

فصل 49 کتاب زبور که اکثریت آن نوشته حضرت داوود (پادشاه دوم قوم بنی اسرائیل) است رو من خیلی دوست دارم. این فصل یک اشاره کوچکی هم به برخواستن مسیح از مرگ و عوج او به سمت خدا میگه - آیه 15.

چرا در روز بلا هراسان باشم؟1ای همه قومها، این را بشنوید! ای تمامی ساکنان جهان، گوش فرادهید، 2از عام و خاص، از بی نوا و توانگر، جملگی: 3دهان من حکمت را بیان می کند؛ تفکر دلم فهم را جاری می سازد. 4گوش خود را به مثلی می سپارم؛ معمای خویش را به آوای چنگ شرح می دهم: 5چرا در روزهای بلا ترسان باشم، آنگاه که شرارتِ خیانتکاران احاطه ام کند؛ 6همانها که بر اموال خود توکل دارند و به ثروت بسیار خویش می بالند؟ 7به یقین کسی فدیۀ جان برادر خویش نتواند داد و خونبهای او را به خدا نتواند پرداخت؛ 8زیرا فدیۀ جان انسان گرانبهاست، و هیچ بهایی کافی نخواهد بود 9تا انسان جاودانه زنده بماند و گودال را نبیند. 10زیرا می بینیم که حتی حکیمان نیز می میرند، و جاهلان و ابلهان جملگی هلاک می شوند و ثروت خویش به دیگران وامی گذارند. 11گورهایشان خانه ابدی آنها می گردد، و تا نسلهای بی پایان مسکن ایشان خواهد بود، هرچند نامهای خود را بر زمینهای خویش می نهند. 12اما آدمی، در توانگری اش، بر جا نخواهد ماند؛ او چارپایان را مانَد که از میان می روند. 13این است سرنوشت آنان که جاهلانه بر خویشتن توکل دارند، و سرانجامِ آنان که از لابه گوییهای خویش خرسندند. 14همچون گوسفندان برای هاویه مقرر گشته اند، و مرگ، ایشان را شبانی می کند. صبحگاهان صالحان بر ایشان فرمان خواهند راند، و جمال ایشان در گور خواهد پوسید، به دور از کاخهایشان. 15اما خدا جان مرا از چنگال هاویه فدیه خواهد داد، و مرا نزد خود خواهد پذیرفت. 16چون بینی کسی توانگر شود، و شوکتِ خانه اش افزون گردد، تو را باکی نباشد! 17زیرا چون بمیرد چیزی با خود نخواهد برد، و شوکتش همراه او فرونخواهد رفت! 18هرچند در زمان حیات، خویشتن را مبارک پندارد - و هرچند چون کامروا باشی همگان تو را می ستایند - 19اما به جرگۀ پدران خود خواهد پیوست، که روشنایی را دیگر هرگز نخواهند دید! 20آدمی در توانگری اش فهم ندارد، او چارپایان را مانَد که از میان می روند.

با خوندن این فصل یک نکته بسیار مهم معلوم میشه و اونم فدیه یا خون بهای زندگی است. اینکه هیچ کسی این خون بها رو نمیتونه بده، اما کسی هست که خداوند او را از چنگال مرگ بیرون خواهد آورد و او را نزد خود خواهد برد. نکته مهم اینه که قبل ازینکه در مورد این فرد صحبت بشه، در مورد پوسیدگی انسان ها پس از مرگ صحبت شده، پس این فرد که ازش صحبت شده، با وجود اینکه به چنگال مرگ افتاده، خداوند فدیه جان او را خواهد داد و او را از چنگال مرگ(گودال) نچات خواهد داد، قبل از اینکه بدنش پوسیدگی رو ببینه. در فصل 16 زبور قبل از این در آیات 9 تا 11 آمده: "بنابراین سپاسگزار و شادمان هستم و احساس امنیّت کامل می کنم. زیرا تو مرا از قدرت مرگ می رهانی. من با وفاداری تو را خدمت کرده ام و تو جانم را در دنیای مردگان ترک نخواهی کرد(از پوسیدگی بدن من چلوگیری خواهی کرد). تو راه زندگی را به من نشان خواهی داد. حضور تو، مرا از خوشی لبریز می کند و به من شادی ابدی می بخشد."

همون طور که میدونیم، کتاب زبور یا مزامیر داوود، حدود 1000 سال پیش از ظهور عیسی مسیح نوشته شده بوده. یهودی ها در آن زمان فکر میکردند که این ها مربوط به داوود هستش اما داوود گناه کرد و مرد و بدن او نیز پوسیده شد، اما پیش بینی شد که مسیح موعود(فرزند یا بنده ویژه خداوند) که پادشاهی او ابدی خواهد بود، از هسته داوود خواهد بود که در انجیل ها ما این هسته رو داریم که ثابت میکنه عیسی مسیح هم از طریق مریم و هم از طریق پدر زمینی و ناتنی خودش، یوسف، هستشون به حضرت داوود بر میگرده. خیلی جالبه، من عاشق باب 49 هستم، واقعا به بهترین شکل نشون میده که نجات یافتن از مرگ(گودال) و زندگی جاودانه یافتن الکی نیست و فدیه و خون بهای زندگی چیزی نمیتونه باشه به جز خون عیسی مسیح بر روی صلیب پس خوش به حال اونهایی که به عیسی مسیح ایمان دارند. آمین.

آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/biblefarsi

۱۳۹۲ آبان ۱۰, جمعه

بخشیدن گناه ها در مسیحیت

عیسی مسیح فرمودند: "اگر میخواهید پدر آسمانیتان گناه های شما را ببخشد، شما نیز باید گناه های دیگران را ببخشید." - انجیل متی باب 6 آیه های 14 و 15 - انجیل لوقی باب 6 آیه 37 و همین طور در بسیاری از نامه های نوشته شده توسط یاران مسیح به ملت های گوناگون که همه آنها در عهد جدید کتاب مقدس هستند به عنوان مثال نامه پولس به افسسیان فصل 4 جمله 32 که میگه: "نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوز باشید و چنانکه خدا در شخص مسیح شما را بخشیده است، شما نیز یکدیگر را ببخشید."

بخشیدن گناه دیگران در مسیحیت در واقع جزو اصول این دین هستش به نظر من چرا که همون طور که حضرت عیسی مسیح(تنها معلم ما مسیحیان) در انجیل طریقه دعا کردن رو اینگونه به ما یاد داده: "در وقت دعا مانند بت پرستان وردهای بی معنی را تکرار نکنید، آنان گمان می کنند با تکرار زیاد دعایشان مستجاب میشود. پس مثل ایشان نباشید زیرا پدر شما احتیاجات شما را پیش از آنکه از او بخواهید می داند. پس شما این طور دعا کنید: ای پدر آسمانی ما، نام تو مقدس باد. پادشاهی تو بیاید، اراده تو همان طور که در آسمان اجرا می شود، در زمین نیز اجرا شود. نان روزانه ما را به ما بده، خطاهای ما را ببخش، چنانکه ما نیز خطاکاران خود را می بخشیم. ما را در وسوسه ها میاور بلکه از شریر رهایی ده. زیرا پادشاهی و قدرت و جلال تا ابدالابد از آن توست. آمین." - انجیل متی، فصل ششم، آیه های 7 تا 13.

مسیحیان معمولا دست کم روزی یک بار این دعا رو میکنند. من خودم همیشه این دعا رو صبح که بیدار میشم میکنم و یک آویز صلیب و یک حلقه هم دارم که این دعا به زبان یونانی روش نوشته شده و سعی میکنم هرجا میرم همراهم باشه. باور کنید زندگی خیلی قشنگ میشه وقتی هیچ شکایتی از هیچ کسی توی دلتون نگه نمیدارید و همه رو می بخشید. آرامش خاصی بهتون دست میده. دیگه خواب های بد نمیبینید، دیگه اضطراب های الکی ندارید و می تونید وقت بزارید روی اصلاح کردن خودتون و سعی کنید هر روز آدم بهتری باشید نسبت به دیروز. سعی کنید به حرف روح گوش بدید هر کاری که میخواین بکنید، هر قدمی که میخواین بردارید و مهمتر از همه چیز هر چیزی که میخواین از خدا به اسم عیسی مسیح بخواین و او بهتون میده. اما باید اول ایمان بیارین و ایمان واقعی که آدم میاره دیگه هیچ چیز دنیایی از خدا نمیخواد. بعضی ها از خدا پول و ماشین و چیزهای دنیایی میخوان همش بعد میگن چرا دعاهای ما مستجاب نمیشه. باور کنید اگه ایمان بیارید و به خدا اعتماد کنید، بقیه چیزهای زندگی یکی یکی خودش درست میشه اما یادتون نره که این زندگی یک ماموریت بیش نیست و به خاطر همینه که کسی که ایمان واقعی میاره دیگه چیزهای دنیایی از خدا نمیخواد.

برای همتون آروزی سلامتی و عاقبت بخیری دارم. امیدوارم که خدا به نام عیسی مسیح و خون ریخته شده او بر روی صلیب، همه مردم های دنیا رو، مخصوصا اونهایی که در قدرت هستند رو لمس کنه از درون، همون طوری که من رو لمس کرد و به سمت خودش کشوند. آمین.

۱۳۹۲ آبان ۹, پنجشنبه

اهمیت خون عیسی مسیح

در اولین نامه پطرس در عهد جدید کتاب مقدس مورد قبول مسیحیان، اهمیت خون ریخته شده عیسی مسیح در یک جمله به تصویر کشیده شده. در دین مسیحیت، ما به یک گناه اورجینال اعتقاد داریم که در واقع توسط پدر و مادر همه ما، آدم و حوا، اتفاق افتاده و با خوردن میوه دانش و سرپیچی از دستور خدا، انسان به گناه فروخته شده، درست مانند یک برده و خداوند برای خریدن انسان، خون بهایی رو پرداخته که هیچ کسی شاید حاضر به پرداختش نباشه. خون عیسی مسیح بر روی صلیب، تنها انسانی که بدون هیچ گناهی خونش به بدترین شکل ریخته شد تا بهای بردگی انسان به شیطان پرداخته بشه و انسان از این بردگی آزاد بشه. البته این نامه فقط یکی از قسمت های کتاب مقدس هست که این اهمیت رو به تصویر میکشه.

دعوت به زندگی پاک در نامه اول پطرس، انتهای فصل اول: پس حواس خود را جمع کرده و هوشیار باشید. در انتظار آن فیضی که در وقت ظهور عیسی مسیح نصیب شما خواهد شد، با امید به سر برید. مثل فرزندانی که مطیع خدا هستند، نگذارید آن تمایلات نفسانی که به دوران جهالت گذشتهٔ شما مربوط است، زندگی شما را تحت تأثیر خود قرار دهند. بلکه چنانکه خدایی که شما را خوانده است، پاک است شما نیز در تمام رفتارتان پاک باشید. زیرا کتاب‌ مقدّس می‌فرماید:«شما باید مقدّس باشید، زیرا که من قدّوسم.»شما در دعاهای خود، کسی را پدر خطاب می‌کنید که بدون هیچ‌گونه تبعیضی همه را مطابق کارهایشان داوری خواهد کرد بنابراین شما بقیّهٔ عمر خود را بر روی زمین با خداترسی بگذرانید. فراموش نکنید که شما از قید روشهای بیهودهٔ زندگی که از نیاکان خود آموخته بودید، آزاد شدید و این آزادی با پرداخت چیزهای فانی مثل طلا و نقره نبود؛ بلکه با خون گرانبهایی مانند خون برّه‌ای بی‌نقص و عیب، یعنی با خون مسیح آزاد شدید. خدا قبل از آفرینش جهان او را برای همین کار معیّن فرمود، ولی او در زمان آخر به‌خاطر شما ظاهر شده است. شما به وسیلهٔ مسیح به خدا ایمان دارید، خدایی که مسیح را پس از مرگ زنده گردانید و به او جاه و جلال بخشید تا ایمان و امید شما به خدا متّکی باشد.اکنون چون از حقیقت اطاعت می‌کنید، جانهای خود را پاک و منزّه ساخته‌اید، می‌توانید یکدیگر را صمیمانه دوست داشته باشید. پس یکدیگر را از دل و جان دوست بدارید. این بار تولّد شما در اثر تخم فانی نبود بلکه به وسیلهٔ تخم غیرفانی، یعنی کلام‌ خدای زنده و جاودان تولّد تازه یافتید. زیرا «تمام آدمیان مثل علف هستند، و تمام جلال آنان مانند گل علف است. علف خشک می‌شود و گلش می‌ریزد، امّا کلام خدا تا ابد باقی است.» و این کلام همان مژده‌ای است که به شما داده شده است.

۱۳۹۲ آبان ۸, چهارشنبه

تفاوت اصلی بین مسیحیت و اسلام

تقریبا تمامی شریعت دین اسلام از تورات و تالمود(دین یهودیت) کپی شده و در واقع نیازی نبود که خداوند بخواد این شریعت رو بعد از به انجام رساندن و کامل کردن توسط عیسی مسیح، دوباره زنده کنه و برگردیم همه به خونه اول. با مصلوب شدن عیسی مسیح توسط قومی که شریعت رو در دست داشت، در واقع شریعت به صلیب کشیده شد و دیگر شریعتی درکار نیست. بعد از مصلوب شدن عیسی مسیح، فرزندان خداوند و یا فوم خداوند، زیر پیمانی جدید با خداوند زندگی میکنند. در این پیمان، شریعت در قلب ایمان آورندگان نوشته میشه و آن ها قدم هایشان رو یک به یک با عیسی مسیح برمیدارند. هرکاری که در زندگیشون بخوان انجام بدن، با روح مقدس خداوند در میان میزارن و از خدا کمک میخوان که بتونند تصمیم درست رو بگیرند.

در طومار ارمیای پیامبر در کتاب مقدس، فصل 31 آیه های 31 تا 34 نوشته شده:

خداوند می‌گوید: «زمانی می‌رسد که من پیمانی تازه با خاندان اسرائیل و خاندان یهودا خواهم بست. آن مانند پیمانی نخواهد بود که با اجدادشان، وقتی دست آنها را گرفتم و از مصر نجات دادم، بستم. هر چند من مثل یک شوهر با آنها رفتار کردم، آنها آن پیمان را نگاه نداشتند. پیمان تازه‌ای که با قوم اسرائیل می‌بندم چنین خواهد بود: شریعت خود را در ضمیر آنها قرار می‌دهم و بر قلبشان خواهم نوشت. من خدای آنها و آنها قوم من خواهند بود. دیگر احتیاجی نیست كه آنان به همشهریان خود تعلیم دهند یا به یکدیگر بگویند: خدا را بشناس، زیرا همه از بزرگ تا كوچک مرا خواهند شناخت. در مقابل خطاهای آنها بخشنده خواهم بود و دیگر گناهان آنان را هرگز به یاد نخواهم آورد.»

این پیمان جدید در واقع همان پیمانی هست که با ظهور عیسی مسیح به انجام رسید. بخششی که در دین مسیحیت هست در اسلام وجود نداره و مهمتر از همه دلیل این بخشش هست که برمیگرده به کار عیسی مسیح بر روی صلیب که نکته انحرافی دین اسلام همینجاست که مصلوب شدن عیسی مسیح رو قبول نداره و در قرآن، سوره نساء آیه 157 نوشته شده: "و (نیز) بخاطر این گفته شان که « ما مسیح، عیسی پسر مریم پیامبر خدا را کشتیم». در حالی که نه او را کشتند و نه به دار آوریختند، لکن امر بر آنها مشتبه شد، و هر آینه آنان که در (باره ی قتل) او اختلاف کردند، قطعاً از آن در شک هستند، و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می کنند و به یقین او را نکشته اند". این درحالیه که قربانی شدن مسیح هم در عهد عتیق پیش بینی شده بود و هم خود عیسی مسیح قبل از اتفاق افتادن پیش بینی کرد و از یارانش خواست که گوشت بدن او رو باید بخورند و خون او رو بیاشامند تا در او حیات داشته باشند. البته این حرفها اشاره به همون نان و شراب و یا همون مراسم عشاء داره که در پست جداگانه ای بهش اشاره کردم قبلا. پس در واقع مهمترین نکته در مسیحیت ایمان به مصلوب شدن یا همون قربانی شدن عیسی مسیح بر روی صلیب و برخیزیدن او از مرگ در روز سوم که باز دوباره هم در عهد عتیق پیش بینی شده بود و هم عیسی مسیح پیش بینی کرده بود هستش.

تفاوت اصلی دیگه که در بالا هم گفتم اینه که در پیمان جدید دیگه قرار نیست شریعتی و کتابی از قانون وجود داشته باشه. پولس، فرستاده مسیح در نامه ای به رومیان که در کتاب مقدس هم هست، در فصل 7 نوشته: "ای برادران من، شما از قوانین اطّلاع دارید و می‌دانید كه انسان فقط تا زمانی‌که زنده است، ملزم به اطاعت از قانون است. مثلاً یک زن شوهردار، تا وقتی‌که شوهرش زنده است، قانوناً به او تعلّق دارد، امّا اگر شوهر او بمیرد، دیگر آن زن از قانونی كه او را به شوهرش مقیّد می‌ساخت، آزاد است. از این جهت اگر آن زن در زمان حیات شوهرش با مرد دیگری زندگی كند، زناكار خوانده خواهد شد. امّا اگر شوهرش بمیرد، دیگر این قانون شامل حال او نیست و چنانچه با مرد دیگری ازدواج كند، مرتكب زنا نمی‌شود. ای برادران من، شما نیز در همین وضع هستید. شما چون جزئی از بدن مسیح هستید، نسبت به شریعت مرده‌اید و اكنون به آن کسی‌که پس از مرگ زنده شد تعلّق دارید تا در نتیجه برای خدا ثمری بیاوریم. زیرا هنگامی‌که ما گرفتار طبیعت نفسانی بودیم، شهوات گناه كه به وسیلهٔ شریعت برانگیخته شده بود در وجود ما كار می‌کرد و موجب مرگ ما می‌شد. امّا اكنون از قید شریعت آزاد شده‌ایم زیرا نسبت به آنچه كه ما را در بردگی نگاه می‌‌داشت، مرده‌‌ایم تا به طور تازه‌ای یعنی به وسیلهٔ روح‌القدس خدا را خدمت كنیم، نه مانند گذشته كه از قوانین نوشته شده اطاعت می‌کردیم."

البته بعضی ها سریعا خوشحال میشن و فکر میکنند که خوب پس مسیحی بودن یعنی اینکه هرکاری دلمون بخواد میتونیم بکنیم! نه این طور نیست، در یک جمله خلاصه این رو میتونم بگم که در این دین درسته که تنها ایمان برای رستگاری کافیه ولی ایمان آوردن فقط به زبان نیست بلکه تنها راه اثبات ایمان آوردن، اعمال یک انسان هست. پس پولس در نامه ادامه میده که: "پس چه بگوییم؟ آیا شریعت گناهكار است؟ به هیچ وجه! اگر شریعت نبود من گناه را نمی‌شناختم. مثلاً اگر شریعت نگفته بود: «طمع نكن»، من هرگز نمی‌‌دانستم طمع‌كردن چیست. گناه با استفاده از این قانون هر نوع طمع‌كاری را در زندگی من پدید آورد. زیرا گناه بدون شریعت مثل جسد بی‌جان است. خود من زمانی بی‌خبر از شریعت زنده بودم، امّا همین‌که این حكم شریعت آمد، گناه جان تازه‌‌ای گرفت و من مُردم و شریعت كه قرار بود به حیات منجر شود، در مورد من، مرگ به بار آورد. زیرا گناه با استفاده از آن حكم شریعت مرا فریب داده، كُشت. بنابراین شریعت به خودی خود مقدّس است و تمام احكام آن مقدّس و عادلانه و نیكوست. آیا مقصود این است كه چیزی نیكو موجب مرگ من شد؟ به ‌هیچ‌وجه! گناه این كار را كرد تا ماهیّت واقعی آن آشكار شود. گناه با استفاده از یک چیز نیكو موجب مرگ من شد تا به وسیلهٔ این حكم شریعت، پستی و شرارت بی‌حد گناه معلوم گردد."

پولس رسول باز دوباره ادامه میده در این نامه که: "ما می‌دانیم كه شریعت روحانی است؛ امّا من نفسانی هستم و مانند برده‌‌ای به گناه فروخته شده‌‌ام. نمی‌دانم چه‌کار می‌کنم؛ زیرا آنچه را كه دلم می‌خواهد انجام نمی‌دهم، بلكه برخلاف، چیزی را كه از آن تنفّر دارم به عمل می‌آورم. وقتی كاری می‌کنم كه نمی‌‌‌‌‌خواهم بكنم، این نشان می‌دهد كه من با حقانیّت شریعت موافقم. پس در واقع من آن کسی‌که این کار را انجام می‌دهد نیستم؛ بلكه این گناه است كه در من به سر می‌برد. می‌دانم كه در من یعنی در طبیعت نفسانی من جایی برای نیكویی نیست، زیرا اگرچه میل به نیكی كردن در من هست ولی قدرت انجام آن را ندارم. آن نیكی‌ای را كه می‌خواهم، انجام نمی‌دهم، بلكه كار بدی را كه نمی‌‌‌‌‌خواهم، به عمل می‌آورم. اگر كاری را كه نمی‌‌‌‌‌خواهم، ‌انجام می‌دهم، دیگر كنندهٔ آن كار من نیستم، بلكه گناه است كه در من به سر می‌برد. پس به این قاعدهٔ كلّی پی می‌برم كه: هروقت می‌خواهم كاری نیكو انجام دهم، فقط شرارت از من سر می‌‌زند. باطناً از شریعت خدا لذّت می‌برم، ولی می‌بینم فرمان دیگری بر بدن من حاكم است كه با فرمان حاكم بر ذهن من می‌جنگد و مرا اسیر فرمان گناه می‌سازد، یعنی اعضای بدن مرا مطیع خود نموده است. من چه آدم بدبختی هستم! این بدن، مرا به سوی مرگ می‌کشاند. چه كسی می‌تواند مرا از دست آن آزاد سازد؟ خدا را شکر می‌کنم که به وسیلهٔ خداوند ما عیسی مسیح چنین كاری را كرده است. خلاصه درحالی‌که طبیعت نفسانی من بندهٔ گناه است، با عقل خود شریعت خدا را بندگی می‌کنم."

 پس در خلاصه میشه اینطور گفت که شریعت اومد تا گناه رو به انسان نشون بده، بعد که گناه به انسان نشون داده شد، به خاطر شریعت گناه جان تازه ای گرفت و از سمت شیطان تقویت شد و در واقع استبداد دینی رو به وجود آورد. شیطان با این کار پستی بیش از حد خودش رو نشون داد چرا که نشون داد که حتی چیز نیکو(شریعت) رو به پستی و گناه تبدیل میکنه. با ظهور عیسی مسیح، شریعت کامل شد و بعد به صلیب کشیده شد و گناهان انسان پاک شد، پس ما دیگه زیر نظر شریعت و برده شریعت نیستیم که بخواد گناهمون شمرده بشه بلکه زیر فیض و بخشش خداوند قرار داریم. پس شیطان دیگه شما رو به گناه کردن وسوسه نمیکنه چون که میدونه که تلاش بی فایده داره میکنه! اما شیطان به کار خودش ادامه میده و هرکاری میکنه که شما این ایمان رو از دست بدید، حتی اگه شده دین های قلابی درست میکنه مثل اسلام و بهاییت. اما اگه ایمان شما به کار عیسی مسیح بر روی صلیب از بین بره و اون موقع شروع به گناه کردن بکنید، اون موقع معلوم میشه که شیطان دوباره به درون جلد شما وارد شده. اما شیطان فقط وقتی میتونه به درون شما وارد بشه که ایمان شما به عیسی مسیح از بین بره. به خاطر همینه که عیسی مسیح فرمودند: در من بمانید تا من نیز در شما بمانم. پس دوستان من شما وقتی که به عیسی مسیح ایمان میارید، فقط و فقط به یک چیز میبالید و فخر میفروشید. اونم مصلوب شدن خداوندمان عیسی مسیح هست که توسط آن دنیا و گناه نزد ما مصلوب شده و ما نزد دنیا و گناه. پس دیگه این بدن ما برده گناه و شریعت نیست که بخواد بازیچه دست شیطان بشه و اگه فرد ایمان دار مرتکب گناهی بشه، چه قبل، چه در هنگام گناه و چه بعد از گناه، احساس دوری از عیسی مسیح میکنه، چرا که عیسی مسیح(روح القدس) در بدن کسی که گناه میکنه نمیمونه. پس دوستانی که ایمان میارید، در عیسی مسیح بمانید تا او نیز در شما بماند و قدم های زندگیتون رو با روح(همان روح مقدس برگرفته شده از خدا و همان پشتیبان وعده داده شده از مسیح) بردارید و همیشه گوش بدید ببینید روح چی میگه. به جسم و خواسته های جسمی توجه نکنید چرا که جسم ما بر روی صلیب با جسم عیسی مسیح به صلیب کشیده شده(بعد از اینکه به کار عیسی مسیح بر روی صلیب ایمان آوردیم و ترجیحا غسل تعمید گرفتیم) تا شاید در آخر در رستگاری و حیات جاویدان با او شریک باشیم. آمین...